اشعاری زیبا در مدح پیامبر از شاعر برجسته یزدی

به گزارش یزدی نیوز

رباعی صلوات
بر ماست که نام دوست را زنده کنیم
دل را از نور عشق اکنده کنیم
تا مست شوند اهل عالم باید
عطر صلوات را پراکنده کنیم

 پیامبر

دفتر گشوده ام که ز خورشید دم زنم
شعری برای حضرت خاتم قلم زنم
تا خواستم به عرصه مدحش قدم زنم
دیدم سزاست بر در وحدت علم زنم

اول خداست احمد. و حمدم سزای اوست
از هر کسی که مدح بگویم برای اوست

باران نویده داده  شکوه بهار را
افشانده در تغزل،  گیسوی یار را
هم برده از تمامی عالم قرار را
هم مست کرده حضرت پروردگار را

خاتم  شبیه هیچکسی نیست نیست نیست
با خلق او حکایت  انسان شنیدنی  است

اورا که طبع سرکش من گشته قایلش
دیدم دل خدای جهان است مایلش
بدرالدجاست چهره چون ماه کاملش
 رب الوجود خیمه زده در سواحلش

دیدم وجود حضرت حق مست بوی اوست
یعنی تبارک الله او محض روی اوست

من کیستم که عاشق عشق خدا شوم
دلداده شمایل شمس الضحا شوم
حتی نیارزم انکه براهش فدا شوم
تا چه رسد که در صف عشاق جا شومِ

بااین وجود عاشق. روی پری شدم
خاک حریم حضرت پیغمبری شدم

گفتم مرا غلام در. آستان کنید
با دعبل و کمیت مرا همعنان کنید
نا پخته طبع شعر مرا امتحان کنید
با محتشم هر آنچه کردید آن کنید

گفتید هرکه شعر بگوید برای ما
فرداست زیر سایه مهر و ولای ما

باید زبان به ذکر تو گویا کنم شبی
در کائنات مرتبه پیدا کنم شبی
شاید دری به رحمت حق وا کنم شبی
زادی برای خویش مهیا کنم شبی

هر کس ولای حضرت خاتم به دل سپرد
هرگز غم شفاعت فردای خود نخورد

یا ایها الرسول دلم خاک پایتان
شعرم فدای مثنوی چشمهایتان
هستید جان هستی و هستی فدایتان
ارکان عالمند به زیر کسایتان

با وصفتان دهان پر شهد عسل شود
سعدی کجاست تا که سراپا غزل شود

علی رضا احرامیان پور- نوید

بخش نظردهی بسته شده است..