خانواده ها را دریابیم// شیوع ذائقه های جدید و تجمل گرایی افراطی در یزدی ها!

به گزارش یزدی نیوز چه بسیار جوانان آماده و مایل به ازدواجی که از امکانات ابتدایی برای تشکیل خانواده هم برخوردارند؛ اما تجمل‌گرایی و تشریفات آن‌چنانی به سان سدّی بزرگ در سر راه آنان قرار گرفته و مانع از ازدواج و تشکیل زندگی بر پایه تامین نیازهای ضروری شده است.

 خانواده، نخستین و به‌نوعی مهم‌ترین نهاد در جامعه اسلامی است که می‌تواند نقشی بی‌همتا در سعادت و احیانا شقاوت فرد و جامعه داشته باشد. برای پاسداشت حرمت و استحکام خانواده باید آموزه‌های دینی و عقلانی را پاس داشت که از جمله آن‌ها ساده‌زیستی و پرهیز از تجمل‌گرایی است.

تجمل‌گرایی آفتی است که بر خلاف زرق و برق برونی آن، می‌تواند به سان آتشی خانمان‌سوز بنیان‌های نهاد خانواده را متزلزل و در مراتب بعدتر، روابط فامیلی و زندگی اجتماعی را با آسیب‌هایی گاه جبران‌ناپذیر مواجه سازد.

تجمل‌گرایی قدمتی دیرینه دارد اما چندی است تجمل‌گرایی افراطی به جان خانواده‌ها افتاده و برخی همه آرامش خود را برای جانماندن در مسابقه دوسر باخت تجمل‌گرایی و زندگی پرزرق و برق فدا کرده‌اند. این در حالی است که تجمل‌گرایی بی‌ضابطه نه‌تنها نفعی واقعی برای هیچ‌یک از طرفین در پی ندارد، بلکه موجب آسیب‌های فراوان فردی و اجتماعی در ابعاد مادی و روحی روانی می‌شود.

کافی است سری به دادگاه‌های خانواده و مراکز مشاوره بزنیم تا روشن شود چه زندگی‌هایی که مستقیم یا غیرمستقیم به واسطه دورشدن خانواده از آموزه‌های دینی و افتادن در ورطه زندگی‌های پرزرق و برق آن‌چنانی، در بن‌بست اختلاف و مشاجره گرفتار شده و گاه حتی در تنگنای متارکه و جدایی قرار گرفته‌اند.

اگر کمی موشکافنه تر به این معضل نگاه شود، به صراحت می توان پی برد که این مشکل مانند موریانه بر تن و جان شهر یزد هم رخنه کرده است، شهری که روزگاری به سخت کوشی و قناعت معروف بود.

هر روزی که بر عمر خا این دیار خشتی می گذرد مردم با تغییر فرهنگ و تعریف ذائقه های جدید، به سوی تجمل گرایی به گونه ای پیش می روند که در برخی موارد گوی سبقت را از شهرهای پیشرفته تر هم می ربایند.

شاید اگر یک یزدی چند صباحی را در شهرهای دیگر ایران ساکن باشد یا باالعکس اگر کسی از شهرهای دیگر استان هر چند پیشرفته ت،ر روزگاری را در یزد سپری کند در اولین  قدم تعدد خودروهای چند صد میلیونی نظرش را جلب می کند، هر چند تملک بالا و سرمایه داری برای هیچ شهری عیب نیست اما این تنها نمونه ای مشت از خوار در تغییر فرهنگ زندگی مردم یزد است.

جوان یزدی دیروز که با کمترین امکانات و ساده ترین سرمایه زندگی خود را با یک عروسی خودمانی آغاز می کرد امروز با تغییر خرده فرهنگ ها به جوانی تبدیل شده که به عالی ترین زندگی هم رضایت ندارد و حتی با سرمایه عالی هم قانع نیست.

بدتر از آن، چه بسیار جوانان آماده و مایل به ازدواجی که از امکانات ابتدایی برای تشکیل خانواده هم برخوردارند؛ اما تجمل‌گرایی و تشریفات آن‌چنانی به سان سدّی بزرگ در سر راه آنان قرار گرفته و مانع از ازدواج و تشکیل زندگی بر پایه تامین نیازهای ضروری شده است.

یزدبانو؛ کسانی که به جای اولویت‌دادن به آموزه‌های اخلاقی و ارزش‌های دینی، خود را در باتلاق تجمل‌گرایی‌های توجیه‌ناپذیر فرومی‌اندازند، افزون بر درتنگنا قراردادن خود، خواسته یا ناخواسته به نوعی در حق دیگر افراد جامعه نیز جفا روا می‌دارند‎؛ جفایی که به طور معمول پیامدهایی تلخ و گاه جبران‌ناپذیر در پی دارد. به عنوان یک نمونه روشن می‌توان از به تاخیر افتادن ازدواج برخی جوانان نام برد؛ همان جوانانی که از حداقل‌های مادی لازم برای ازدواج و آغاز زندگی مشترک برخوردارند اما از ترس زخم زبان‌های بستگان و مؤثران تجمل‌پرست، اصل عقد ازدواج یا شروع زندگی مشترکشان را گاه تا سال‌ها به تاخیر می‌اندازند.
 

بخش نظردهی بسته شده است..