گفتگو با دوست‌دار محیط زیستی که مورد هدف گلوله شکارچیان قرارگرفت:

اداره کل محیط زیست یزد شکارچیان را سرجایشان بنشاند

خبر شلیک شکارچیان متخلف به «عباس شایقی» از دوست‌داران محیط زیست استان در همه جای کشور پیچیده است، پیرمردی 70 ساله که این بار خود صید شکارچیان شد و حالا روزهای بدی را در انتظار تصمیم پزشکان در بیمارستان سپری می‌کند.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی یزدی نیوز این اتفاق اواخر هفته گذشته در منطقه منصورآباد در شهر یزد به عنوان یکی از قرق‌های خصوصی استان رخ داد که در پی آن عده‌ای ناشناس با شلیک گلوله به این همیار محیط زیست او را از پای درآورده و راهی بیمارستان کردند.
روزنامه همشهری برای گفت‌وگو با این علاقه‌مند به حفاظت از محیط زیست استان سری به بیمارستان می‌زنیم. او روی تخت بیمارستان در بخش مراقبت‌های ویژه دراز کشیده است. با استقبال گرم وی، باب گفت‌وگو را با این قربانی سودجویی شکارچیان غیرمجاز و متخلف باز می‌کنیم. در طول گفت‌وگو مرتب نفس‌های عمیق می‌کشد، صدایش بناگاه بلند می‌شود و کم‌کم آرام می‌گیرد.
صحبت‌های شایقی را درباره حادثه‌ای که برایش اتفاق افتاده است می‌خوانید.

  • درباره حادثه‌ای که برایتان پیش‌آمد توضیح دهید. آن شب چه اتفاقی افتاد؟

نسل در نسل ما دامدار بودند. از هزار سال پیش، پدر و مادر ما در منصور آباد زندگی می‌کردند و کم کم بچه‌ها به شهر رفتند. خود من ۲۰ سال در منطقه نساجی کردم و بعد از بازنشستگی نیز در منطقه باقی ماندم و سعی کردم که محیط آنجا را امن نگه دارم و در این سال‌ها همواره از حیوانات نگهداری می‌کردم چرا که آنها را بسیار دوست دارم. شب حادثه تقریبا ساعت ۱۰ بود که در خواب و بیدار متوجه توقف خودرویی مقابل در خانه‌ام شدم و از خواب بیدار شدم. ابتدا احساس کردم که خودرو مربوط به معدنی است که در پایین دست منطقه فعال است از این رو از خانه بیرون رفتم تا صاحب خودرو را مطلع کنم و دیگر هیچ نفهمیدم.

  • تشخیص دادید که متعرضان چند نفر بودند و توانستید آنها را شناسایی کنید؟

آنها ۳ نفر بودند و هر ۳ صورت‌های خود را پوشانده بودند. آنها را می‌شناسم از اقوام خودمان هستند که در شهر زندگی می‌کنند. قبلا هم تهدید کرده بودند که مرا کتک می‌زنند.

  • هدف آنها از حمله به شما و تهدیدهایی که قبلا هم با آن مواجه بودید، چیست؟

حضور من در منطقه برای شکارچیان متخلف مانند فعال بودن پاسگاهی بود که از محیط اطرافش محافظت می‌کرد. ۶ سال است که آنجا با برخی از اهالی منطقه مشغول حفاظت و نگهداری از منطقه هستیم و هر زمان اتفاقی بیفتد به محیط زیست اعلام می‌کنیم. از بین افرادی که در منطقه ساکن هستند، تنها من در حوزه حفاظت از حیات وحش دارای تجربه هستم. من از بچگی در منطقه زندگی کرده‌ام و با تمام راه‌ها و مسیرهای دسترسی به منطقه آشنا هستم. البته جدا از این ۶ سال، ۲۵ سال است که با هزینه شخصی از این منطقه حفاظت و آب مورد نیاز حیات وحش منطقه را که عمدتا آهو، قرقی و پلنگ سیاه هستند، تامین می‌کنم.

  • چطور شد که به حفاظت از حیات وحش علاقه‌مند شدید؟

من قبلا شکارچی بودم اما تقریبا ۳۰سال است که این کار را کنار گذاشته‌ام البته آن زمان هم برای تامین نیاز خانواده‌ شکار می‌کردم. اما الان از دوستداران طبیعت و حیات وحش هستم و در این عرصه تلاش می‌کنم. آن زمان که من شکار می‌کردم، اسلحه‌‌ها کوچک و برای فاصله‌های ۵۰ تا ۶۰ متری بود اما الان شکارچیان با اسلحه‌های دوربین‌دار از فاصله ۱۸۰۰ متری شکار می‌کنند و حتی شکار را برنمی‌دارند.

  • به عنوان شخصی که خود را برای حفاظت از حیات وحش در معرض خطر قرار داده، از مردم چه انتظاری دارید؟

از مردم انتظار دارم که خودشان اهمیت محیط زیست را بفهمند و بیشتر به آن توجه کنند. برای ما ثابت شده است زمانی که پلنگ در منطقه نباشد، نسل انسان هم منقرض می‌شود. قدیمی‌های این منطقه عقیده دارند که حضور پلنگ در منطقه، برای بیماران مبتلا به آسم خوب است.   به دلیل این‌که به‌صورت شخصی و به دلیل علاقه‌ام برای حفاظت از این منطقه اقدام کرده‌ام از اداره کل حفاظت محیط زیست انتظاری ندارم اما انتظار دارم که شکارچیان را سرجایشان بنشاند.
صدایش که آرام می‌گیرد تصمیم می‌گیریم سوال‌های بیشتری از او نپرسیم تا به استراحت بپردازد. همچنان که از او خداحافظی می‌کنیم، فکری در سرمان می‌چرخد که چه برسر وجدان آدمی و چه بر سر احساس او‌ آمده است که این‌گونه هم نوع خود را با اسلحه نشانه می‌گیرد و به او شلیک می‌کند.

بخش نظردهی بسته شده است..