استــانی شـدن انتخابات

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی یزدی نیوز  اگر چه در کشور ما تقریباً مرسوم شده است که در آستانه انتخابات از طرح ها و لوایح رنگارنگی همچون کاهش یا افزایش سن انتخاب کنندگان، تسهیل یا تحدید شرایط انتخاب شوندگان، برگزاری انتخابات به روش سنتی (دستی) یا الکترونیکی و بالاتر از همه که اتفاقاً این روزها بار دیگر در تنور آن دمیده شده است “استانی شدن انتخابات” سخن به میان می آید، اما به نظر می رسد اکنون و با گذشت بیش از سه دهه از انقلاب شکوهمند اسلامی و تجربه کردن مشکلات خرد و کلان وقت آن رسیده است که نظام مقتدر و با ثبات اسلامی، فصل تازه ای از کشورداری مبتنی بر راهکارهای نوین و ساز کارهای علمی را که در دیگر کشورهای مردمسالار به بوته آزمایش گذاشته شده و کارآمدی آنها به اثبات رسیده است را تجربه نموده و کماکان جایگاه گرانسنگ خود را به عنوان الگویی موفق و باثبات در منطقه و جهان اسلام حفظ و تداوم بخشد.
استانی شدن انتخابات مجلس شورای اسلامی یکی از این راهکارهای علمی و عقلانی و شیوه های نوین قانونگذاری است که این روزها با نزدیک شدن به انتخابات مجلس دهم بار دیگر مورد توجه کارشناسان و آگاهان سیاسی قرار گرفته و بالطبع نظرات موافقان و مخالفان را بر انگیخته است. در این شیوه از انتخابات، هر یک از استان های کشور بر خلاف گذشته که دارای چند حوزه انتخابیه بوده است بعنوان یک حوزه انتخابیه واحد تلقی شده و انتخاب کنندگان می توانند به تعداد نمایندگان مورد نیاز برای استان محل زندگی خود از بین نامزدهای انتخاباتی استان، نمایندگان مورد نظر خود را انتخاب کنند.
طرفداران استانی شدن انتخابات، بدنبال اهدافی نظیر ارتقای سطح کیفی مجلس، افزایش میزان مشارکت عمومی و زمینه سازی برای گرایش نمایندگان مردم از حوزه های محلی و فرعی به حوزه های استانی و اصلی در حوزه نمایندگی است. فارغ از شرایط زمانی نامناسب طرح موضوع استانی شدن با توجه به اینکه چند ماه بیشتر به برگزاری انتخابات دهم مجلس شورای اسلامی نمانده است و فارغ از دلائل و زمینه ها و انگیزه های سیاسی و اجتماعی و ساختار، توجه و گرایش نمایندگان محترم مجلس به امور جزئی و غیر مربوط بجای رسیدگی به امور ملی با حفظ ویژگیهای محلی و حوزه های نمایندگی، که خود موضوع و بحث جداگانه ای است، واقعیت امروز نمایندگی مجلس شورای اسلامی بگونه ای است که جایگاه و شأن نمایندگان محترم از عصاره فضائل ملت و در رأس امور بودن، (هدایت کلان برنامه ها و نظارت) به سمت موضوعات و مسائلی رفته است که حقیقتاً زیبندۀ نظام قانونگذاری کشور نیست و طراحان استانی شدن انتخابات با این اقدام به دنبال انتخاب داوطلبان شاخص تر با صلاحیت تر و با نگرش ملی تر و کارشناسی تر هستند.
اما نگارنده معتقد است اهمیت مجلس و قوه تفنینی در نظام اسلامی که بنیانگذار انقلاب اسلامی آن را در رأس امور و یا عصاره فضائل ملت می دانست، فراتر و مهمتر و حساستر از این است که بتوان با طرح های فوریتی و با عجله و خارج از فرآیند کارشناسی عمیق برای ساختار و سازمان و پروسۀ تشکیل آن نسخه پیچید.

* *مشاور ارشد وزارت کشور و استاد دانشگاه

مجلسی که باید بیان کننده افکار عمومی کشور از همه نقاط و برخواسته از همه نحله های فکری و اقشار و طبقات جامعه باشد، شکی نیست که منافع عمومی ایجاب می کند که نمایندگان مردم ضمن شناخت منافع و مصالح ملی و ضمن مجهز به بینش علمی و تجربی و نخبگی، باید برخوردار از ایده ها و برنامه های مدون، با نگرشی کلان و فراتر از موضوعات صنفی و محلی با روحیۀ کار جمعی و توان همفکری و همکاری متقابل با سایر نمایندگان و ارکان و اجزاء سازمان قانونگذاری کشور باشند، و این وقتی شدنی است که نماینده علاوه بر بهرمندی از تجربه و پختگی و کارآمدی، مستظهر به دیدگاه ها و نیازها و خواسته های منطقی موکلان خود با چاشنی کارشناسی ملی و منافع ملی باشد.

تجربه انتخابات تهران بعنوان پایتخت و کلانشهری که صرف نظر از وسعت جغرافیایی خود، طیف های مختلف و گسترده ای از اقوام و نژادهای گوناگون را در بر گرفته است نشان می دهد که  انتخاب کنندگان، موکلین خود را بیشتر با تکیه بر لیست حامیان آنها و ائتلافی که در آن حضور دارند انتخاب می کنند. این نشان می دهد که اتفاتفاً نمایندگان حزبی شهر تهران و یا افرادی که در یک ائتلاف  قرار دارند، اگر مشارکت عمومی در تهران بالا باشد بیشترین کارآیی را در مجلس از خود نشان داده و ضمن برخورداری از کار تیمی و انسجام تشکیلاتی، با سایر نمایندگان همکاری های مؤثر داشته و در بیشتر دوره های قانونگذاری ریاست مجلس و یا رهبری بسیاری از جریانات و فعالیت های آن را در دست داشته اند. این در حالی است که بعضاً دیده شده است نمایندگان برخی از استان ها و شهرهای بزرگ کشور نتوانسته اند در مورد مسائل استان خود نگاه مشترک و همسو داشته باشند.

این امر نشان می دهد که حداقل اولین راهکارهای امکان پرداختن نمایندگان به امور ملی و پرهیز از صرف اوقات نمایندگی برای امور جزئی یا جایگزین کردن برنامه محوری به جای شخص محوری، و ارتقاء سطح کیفی و افزایش کارآیی مجلس و … گسترده کردن محدودۀ جغرافیایی حوزه های انتخابیه منفک و منفرد از هم نیست، بلکه بالا بردن مشارکت عمومی در قالب توسعه سیاسی از طریق احزاب سیاسی است که می تواند زمینه ساز استانی شدن انتخابات در آینده شود. فلسفه وکالت وکیلان مردم در مجلس شورای اسلامی، شناخت مشکلات مردم و رفع نیازمندی های قانونی جامعه در همه سطوح و امکان ارتباط و تماس و انتقال نیازمندی هاست. برای مردم فرقی نمی کند که نماینده استانی باشد یا شهرستانی، آنچه که مردم نیازمند و علاقمند هستند، حل مشکلات و رفع گرفتاریهای روزمره خود در درون نظام اجرائی و اداری کشور است. اما ایراد اساسی طرح استانی شدن انتخابات، نبود زیرساخت و زیربنایی است که قرار است در درون آن مردم نمایندۀ خود را بشناسند و یا با او در تماس باشند.

کمبود وظائف و امکانات و اختیاراتی که متأسفانه بجای دولت های محلی و شورا ها، امروز بر دوش نمایندگان مردم در قوه مقننه است و یا بطور مثال مشکلات مربوط به آب و برق و گاز و انتظامات و ده ها مورد محلی دیگری که مردم از نماینده طلب می کنند و … مباحثی است که باید در درون شوراهای شهر و روستا حل و فصل شود و مشکلات کلان و ملی کشور از طریق نمایندگان انتخاباتی مردم در درون ساختارها و ساز و کارهای حزبی، حل و فصل  گردد و انتخابات قبل از استانی شدن به سمت حزبی شدن پیش برود.

باید در حوزه توسعه سیاسی و قبل از موضوع انتخابات، احزاب را فعال کنیم. باید گروه های مدنی را نیز نسبت به موضوع انتخابات حساس کنیم. به هر حال نماینده مجلس منتخب کل مردم است و باید با مردم منطقه و حوزه های انتخابیه خودش در تماس باشد و آنها را به خوبی بشناسد. او باید تحلیل درستی از مشکلات مردم در حوزه انتخابیه خود داشته باشد تا بتواند در مجلس قانونگذاری کند. یک نمایند اگر از مسائل محلی شناخت کافی نداشته باشد و گره های قانونی، ضعف ها و پدیده هایی که هنوز قانون ندارد ولی در جامعه ایجاد شده اند را نداند، نمی تواند در مجلس برای آنها قانونگذاری کند. نماینده اگر شناخت کافی از مشکلات مردم و جامعه بصورت علمی و کارشناسی نداشته باشد و به مرتبه ای قابل قبول از نخبگی نرسیده باشد، نخواهد توانست بعد ملی و وجهه ملی داشته باشد و بر اجرای صحیح قانون نیز نظارت کند. همچنین نخواهد توانست در راستای منافع ملی طرح های ملی ارائه کند و با توجه به آنها رأی دهد تا قانون درست و منطقی برای کشور وضع گردد.

فلــذا راه محوری این موضوع این است که انتخابات به سمت احزاب شناسنامه دار و دارای برنامه برود و در واقع مردم شهر و روستا، مناطق کوچک و بزرگ بجای افراد، احزاب را بشناسد، در واقع مردم به احزاب رأی بدهند و مسائل و مشکلات محلی را از طریق کانونهای حزبی و در درون سازو کارهای کارشناسی و شناسنامه دار احزاب مطالبه نمایند، مهم نیست که نماینده اشان چه شخصی است و اصلاً با او ارتباط دارند یا نه، بلکه حزب خودشان را بشناسند و با دفاتر حزبی در محل و شهرشان مرتبط باشند. اگر چنین شرایطی در کشور ایجاد شود، انتخابات استانی مثمر ثمر خواهد بود و مشکلات فعلی نمایندگی هم حل می گردد.

*مشاور ارشد وزارت کشور و استاد دانشگاه
 

بخش نظردهی بسته شده است..