وظیفه ناشناسی یک خبرنگار و سعه صدر استاندار

ساعت 5 بعدازظهر سوم شهریورماه به مناسبت هفته دولت جلسه مصاحبه استاندار با خبرگزاری‌ها، مدیران مسئول نشریات و نمایندگان روزنامه‌های سراسر کشور در سالن مرحوم حمیدیا تشکیل گردید. گزارش تصویری و شرح تفصیلی نشست 3 ساعته در سایت استانداری و بعضی از رسانه‌ها منتشر شده است.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی یزدی نیوزحقیر به عنوان مدیر مسئول آیینه یزد چند دقیقه قبل از ساعت ۵ بعدازظهر وارد سالن حمیدیا شدم و روی اولین صندلی خالی مقابل در ورودی نشستم، چندین نفر از حاضران با لطف و محبت فرمودند بروم و نزدیک جایگاه‌ مسئولین بنشینم. ضمن اظهار تشکر از آنها قبول نکردم و همان جا کنار در ورودی نشستم. یکی از خبرنگاران هم که از استاندار درباره میدان امیرچقماق پرسش نمود در آخرین ردیف نشسته بود. نوبت طرح پرسش که به اینجانب رسید پس از عرض سلام و ادب گفتم: گرامی می‌داریم یاد و خاطره شهیدان رجایی و باهنر و دیگر شهدای انقلاب اسلامی و برای تعالی درجات عالیه آنها صلوات برمحمد(ص) و آل محمد. بعد از اینکه حضار صلوات فرستادند از استاندار به خاطر صدور دستور پیگیری موارد قبلی مطرح شده در آیینه یزد و هم چنین به علت اقدام ارزنده‌ای که توسط استاندار دولت تدبیر و امید صورت گرفته و نشست‌های هم‌اندیشی با اصحاب مطبوعات برگزار گردیده بود سپاسگزاری و پرسشی بدین مضمون مطرح کردم: جناب آقای استاندار! اخیرا‍‍ انتصاباتی داشتید، از خبرگزاری و فرد خاصی هم نام نمی‌برم، یکی از افرادی را که منصوب نموده‌اید تنها به اسم می‌شناسم و هیچ گاه آشنایی قبلی با او نداشته‌ام، اما چون یکی از سایت‌ها علیه آن شخص و نحوه عملکرد استانداری گزارشی غیرمنطقی و توهین‌آمیز داده بود، باعث شد به «رزومه» کاری فرد انتخاب شده مراجعه کنم و بدین نتیجه رسیدم که در حق وی جفا شده است. استاندار هنگام پاسخ دادن به آن سئوال از جمله گفت «ماه زیر ابر نمی‌ماند و…» در این هنگام توضیح مختصری دادم و عرض کردم: عذر می‌خواهم جناب آقای استاندار! رییس صداوسیمای یزد گفته است بیشتر بازدیدکنندگان سایت انتشار دهنده آن خبر از نخبگان جامعه هستند!! ضمنا‍ً ‌نباید انسان خود را در مظان سوء ظن قرار بدهد، حتی پیامبر گرامی اسلام حضرت محمدمصطفی(ص) به همراه همسرشان به تنهایی در کوچه عبور می‌کردند یکی از صحابه رسید، حضرت برای اینکه آن شخص فکر نکند پیغمبر بزرگوار در کوچه‌ای با زن بیگانه‌ای همراه است فرمودند: « فلانی! این زن همسر من است»1
بنابراین شایسته بود بخش مطبوعات و رسانه‌ای استانداری در این زمینه‌ها بیشتر اطلاع‌رسانی کنند. بسیاری از اصحاب رسانه نحوه پاسخ‌گویی درباره خودتان را مناسب می‌دانند اما در مورد افرادی که منصوب استانداری می‌باشند، بهتر است روشنگری شود که بخش آخر این گفتگوی چند دقیقه‌ای مورد تایید و موافقت استاندار قرار گرفت.
در این شماره لازم می‌داند حدود ۱۴ خط از ۷۰ سطر گزارشی که خبرنگار وظیفه‌ناشناسی پیرامون مصاحبه اخیر استاندار با نشریات در سایت یزدرسا درج نموده عیناً در این ستون نقل گردد تا دروغگویی آن شخص حتی درباره محل نشستن افراد و دیگر بحث‌های مطرح شده و عدم رعایت ادب در نوشتن و تشویش اذهان عمومی که شاید از عادات ناپسند گزارشگر یا خبرنگار مورد بحث شده است بر همگان مشخص گردد. در چند جلسه گذشته پس از سفر دکتر علی‌جنتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به یزد هم بدترین تهمت‌ها از قبیل رانت‌خواری و رسیدن به آلاف‌والوف و زشت‌ترین کلمات را در یزدرسا درباره مدیرمسئول آیینه یزد نوشتند. اینک گزارش خبرنگار یزدرسا:
«…بر خلاف جلسات چندنفره مطبوعاتی گذشته استاندار و با توجه به دعوت عمومی روابط عمومی استانداری یزد از خبرنگاران برای شرکت در این نشست، هر چند خبرنگاران فعال رسانه‌ها برای نشستن در جلسات، صندلی انتخاب نمی‌کنند اما عناصر قلم به دست اصلاح‌طلب جراید حامی دولت که همیشه در دلسوزی برای «رفع حصر سران فتنه» طلایه‌داری کرده‌اند با قیافه حق به جانب و لبخند طلب‌کارانه! صندلی‌های جلوتر را برای این نشست انتخاب کرده بودند…!!
پس از طرح سؤالات چند خبرنگار نوبت به همان عناصر قلم به دست رسید که با دست لرزان از حرف‌های کهنه و به دل مانده خود عقده‌گشایی کنند و با تخریب برخی رسانه‌ها و «پاسخ‌های دل خوش کُنَک» به دنبال راهی برای تسلای خشم خود باشند!!
نوبت به وی که رسید با طرح اینکه در برخی سایت‌ها در خصوص معاونان شما مطلبی را خواندم و از آنجا که شناختی بر فرد انتصابی از جانب شما نداشتم تحقیق کردم و فهمیدم در حق آنها جفا شده! چرا روابط عمومی استانداری جواب این رسانه‌ها را نمی‌دهد سکوت همه جا جایز نیست؟…
خبرنگار یکی از روزنامه‌ی اصلاح‌طلب که همیشه در طرح سؤالات حاشیه‌ای در نشست‌های خبری سر آمد است در این نشست هم با بیان اینکه رییس‌جمهور در ابتدای کار خود گفت: باید سینه‌ها از کینه‌ها پاک شود گفت: در جریان خاک‌سپاری شهدای گمنام عده‌ای در انجمن اسلامی گفتند: دیدید زورمان – در خصوص خاکسپاری شهدای گمنام- از شما بیشتر بود! و این نشان می‌دهد سینه‌ها از کینه‌ها هنوز پاک نشده!…»2
ای کاش گردانندگان سایت یزدرسا که خود را «رسانه‌ای متفاوت برای مردم دارالعباده» می‌نامند نام و نشانی و تلفن و محل استقرارشان را می‌نوشتند تا اگر افرادی از طرف بعضی از خبرنگاران آنها مورد اتهام قرار گرفتند و یا وقتی نویسندگانی از یزدرسا حرمت قلم را رعایت نمی‌کنند، حداقل امکان مراجعه و بیان تذکر دوستانه و محترمانه به مدیران رسانه داشته باشند. یا عده‌ای از مخاطبان بتوانند بنا به صلاح‌دید خودشان به عنوان تظلم و دادخواهی به مقامات ذی صلاح مراجعه کنند و از حق خود دفاع نمایند و یا به حامیان سایت اطلاع دهند اگر پول هنگفت بابت اداره آن سایت از طرف اشخاص حقیقی یا از محل بیت‌المال تامین می‌گردد روزی باید پاسخگو باشند.
آیا سایت یزدرسا تا این تاریخ مجوز فعالیت خبررسانی دارد؟
اگر خیرخواهانه می‌خواهد از خط و سلیقه خاصی حمایت کند آرزوی توفیق داریم اما چرا بعضی از خبرنگارانش دروغ می‌نویسند، تهمت می‌زنند و گویا خوششان می‌آید گزارش خلاف بدهند. خطاب به کارفرمایان و حقوق‌دهندگان به خبرنگاری که عنان قلم را رها کرده و بدون توجه به فرمایش مولای متقیان حضرت علی(ع) و تعالیم عالیه اسلام گزارش تهیه می‌کند یادآوری می‌نماید: شکر پروردگار یکتا را که دستم به ویژه هنگام نوشتن موضوعی که به حق می‌دانم نمی‌لرزد. در سن ۷۳ سالگی روزانه ۸ تا ۱۰ ساعت در محل مجتمع آموزشی حضرت مجتبی(ع) و ۳ تا ۴ ساعت برای چاپ نشریه، امور محوله را انجام می‌دهم و شخصاً رانندگی می‌کنم.
در انتشار آیینه یزد مستقل هستم و تاکنون با ضرر مادی نشریه را منتشر کرده‌ام. مجیزگویی نمی‌کنم و برابر با آنچه حضرت سجاد امام زین‌العابدین(ع) به شیعیان آموخته‌اند، دعا می‌کنم:«خداوندا عمرم را طولانی گردان، مادام که در راه اطاعت تو باشد و اگر قرار بود چراگاه شیطان شود آن را بگیر و قبض روحم کن پیش از آن که خشم تو بر من سبقت بگیرد…»3 اگر افرادی درباره مطالب مندرج در آیینه انتقاد نمایند یا تذکر دهند و نصیحت کنند به طور قطع و یقین پذیرا هستم اما اگر کسانی باشند که به اصطلاح با چراغ خاموش حرکت می‌کنند یا آن طور که گفته می‌شود از طرف اشخاصی پشتیبانی می‌شوند و نمی‌دانم برای احقاق حق به چه کسی باید مراجعه کرد چاره‌ای جز آن نیست که در این ستون به دروغ‌ها و اهانت‌های آنها پاسخ منطقی و تذکراتی دوستانه و محترمانه داد و به موقع هم به مقامات مسئول شکایت ‌کرد چون برای چاپ روزنامه و نشریه کیسه‌ای ندوخته‌ام.
راستی ای جوان! اگر روزی کنار فردی نشستی که هم سلیقه با خبرنگار یزدرسا نبود و بر فرض علاوه بر اینکه با دست لرزان می‌نوشت با کلماتی دست و پا شکسته هم سخن می‌گفت آیا در گزارشی که برای سایت یزدرسا می‌نویسی او را به سخره می‌گیری که دستش می‌لرزید و لکنت زبان داشت؟ مگر نمی‌دانی قرآن کریم مسلمانان را از مسخره کردن یکدیگر نهی نموده است؟«آیه شریفه ۱۱ سوره حجرات»
نکته دیگر آنکه تقاضای رفع حصر دولتمردان و فعالان سیاسی و دعا برای آزادی آنان تخلفی محسوب نمی‌گردد و
افتخار مسلمانان این است که پیرو پیامبر عظیم‌الشان اسلام(ص) هستند که بر اساس تفسیر «آیه شریفه ۸ سوره انسان» امیرمومنان حضرت علی(ع) و حضرت فاطمه(س) و فرزندانشان حضرت حسن و ‌حضرت حسین سلام الله علیهم اجمعین همه طعام در خانه را در سه شب متوالی به مسکین و یتیم و اسیر ‌دادند و خود گرسنه ماندند و غذایی برای افطار به مدت سه روز، روزه نذری در خانه نداشتند در این صورت مصداق اتم و اکمل آیه شریفه هستند که در برابر این گذشت و ایثار نامشان در ردیف «ابرار» ثبت و ضبط گردید که نه تنها تمام افراد بشر در همه اعصار و قرون بلکه کروبیان و ملکوتیان را به کرنش و تکریم و تعظیم وا می‌دارد.
قابل توجه خبرنگار یزدرسا و دیگر کسانی که همانند وی می‌اندیشند اینکه بسیاری از مفسران گفته‌اند: «منظور از اسیر در آیه مبارکه «سوره انسان»، اسیرانی هستند که از مشرکان و کفار می‌گرفتند، و به قلمرو حکومت اسلامی در مدینه می‌آوردند و در سال‌های اولیه بعثت آزادانه رفت و آمد می‌کردند…»4
حسن ختام مقاله به درج دعایی اختصاص می‌یابد که حضرت محمدمصطفی(ص) به درگاه با عظمت خداوند رحمان و رحیم عرضه می‌داشت:
«خداوندا یک لحظه مرا بخودم وامگذار و چیزهای خوبی که به من بخشیده‌ای از من باز مگیر.»5

مدیر مسئول آیینه یزد

پی نوشت‌ها:
۱- «منیه المرید فی آداب المفید و المستفید (آداب تعلیم و تربیت در اسلام)»، شهید ثانی، ترجمه دکتر سیدمحمدباقر حجتی، صفحه ۲۱۷
۲- حواشی سه ساعت جلسه تکراری استاندار یزد برای هیچ!، یزد رسا، ۴/۶/۱۳۹۴
۳- «صحیفه کامله سجادیه»، ترجمه استاد مهدی الهی قمشه‌ای، ترجمه دعای بیستم، صفحه۱۸۹
۴- «تفسیر نمونه»، جلد ۲۵، صفحه ۳۵۳ و ۳۵۴
۵- «نهج‌الفصاحه»، ترجمه ابوالقاسم پاینده، چاپ جاویدان، صفحه ۱۰۵

 

منابع استفاده شده:
هفته نامه آیینه یزد

۱ دیدگاه