وعده های نجومی و بی سرانجام سرهنگ

به گزارش یزدی نیوزقالیباف شاید دیگر ‌‌‌نمی‌توانست شعارهایی بزرگتر از این‌ها برای  نامزدی‌اش انتخاب کند؛ «اشتغال ۵ میلیونی»، «افزایش دو و نیم برابری درآمدهای ملی» و «تغییر نظام مالیاتی به نفع ۹۶ درصد جامعه». شهرداری که ۹ ماه گذشته را تماماً درگیر حاشیه‌‌های مدیریت بحث‌‌برانگیزش‌ در پایتخت بوده حالا در قامت یک «پیامبر اقتصادی» برای گرفتن سکان مدیریت کشور خیز برداشته. در همین روزها اما بحث بدهی ۷۰ هزار میلیارد تومانی برای شهرداری تهران طی ۱۲ سال گذشته در شورای شهر مطرح است. در کنار آن هم هنوز سؤالات در مواردی چون موضوع املاک شهرداری، تغییرکاربری زمین‌‌های پایتخت، استخدام‌‌های غیرقانونی در مترو تهران و مسائل دیگری از این دست پاسخ درخوری به دنبال نداشته‌‌اند. قالیباف در روز ثبت‌نام خود بعد از طرح شعارهای بزرگی که برای رقابت پیش رو مطرح کرد، حاضر نشد پاسخگوی سؤالات خبرنگاران باشد و گفت که در موعدی دیگر این کار را خواهد کرد. حالا سؤالات اصلی از او این است که علاوه بر ابهامات بزرگی که در پرونده مدیریت ۱۲ ساله او در شهرداری وجود دارد، او چگونه می‌‌خواهد برنامه آرمانی خود را اجرا کند؟ سؤال دیگر اینکه اگر او چنین توانی داشته چرا در دوره شهرداری تهران چنین درآمدزایی را برای پایتخت ایجاد نکرده است؟

همین وضعیت باعث شد که در فاصله تنها یک روز بعد از ثبت‌نام او موجی از آمار و ارقام برای نشان دادن غیرواقعی بودن این شعارها به راه بیفتد. از جمله محمد فاضلی، معاون مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری در مطلبی که در کانال تلگرامی‌‌اش منتشر کرد نوشت معنای حرف قالیباف این است که «4 ساله درآمد سرانه ایران از فرانسه، انگلیس، کانادا، ژاپن و کره جنوبی بیشتر شود.» در همین حال در مجلس هم نمایندگان گرایش‌‌های مختلف در گفت‌وگو با «ایران» نسبت به این شعارها تردیدهایی جدی را وارد دانستند. اصلاح‌‌طلبان و اعتدالیون طرفدار دولت می‌‌گویند که شعارهای قالیباف در واقع پیشی گرفتن او از احمدی‌‌نژاد در بیان شعارهای «پوپولیستی» است و اصولگرایان طرفدار جمنا هم معتقدند برای معلوم شدن وزن این شعارها باید در انتظار برنامه قالیباف بود. حتی آنها هم در گفت‌و‌گوهایی با «ایران» حاضر نشدند تأیید کنند که این شعارها «واقع‌بینانه» و «منطقی» است.
معجزه اقتصادی با کدام کارنامه اجرایی؟
محمدباقر قالیباف از مسیری به طول ۱۲ سال مدیریت شهرداری تهران می‌‌خواهد راه خود را به ریاست دولت باز کند. مسیر دوازده ساله‌‌ای که می‌‌تواند نخستین سنگ محک جدی برای آزمودن میزان تحقق شعارهای او باشد. سیدفرید موسوی، عضو کمیسیون اقتصادی مجلس از جمله نمایندگانی است که در گفت‌وگو با «ایران» کارنامه این دوره قالیباف را «بهترین شاخص برای آزمودن وزن شعارهای او» می‌‌داند و می‌‌گوید: «آقای قالیباف عملاً در ۱۲ سال مدیریت شهرداری تهران که کاری به مراتب ساده‌تر از مدیریت کشور است نتوانست هیچ منبع درآمد پایدار و سالمی برای این مجموعه دست و پا کند و عمده درآمدهای شهرداری از روش‌های زیانباری چون فروش تراکم و یا تغییرکاربری‌ها تأمین می‌شد. حال سؤال این است مدیری که بعد از ۱۲ سال موفق به ایجاد هیچ منبع درآمد جدید و قابل اتکایی نشده چطور می‌خواهد در چهار سال درآمد کشور را دو و نیم برابر کند؟»
 غلامعلی جعفرزاده، عضو کمیسیون برنامه و بودجه هم در همین زمینه معتقد است: «آقای قالیباف در ۱۲ سال گذشته حداکثر یک شهردار معمولی و البته پر اشتباه برای تهران بوده، اما شعارهایش برای ریاست جمهوری شبیه یک «سوپرمن» است و فاصله این شعارها چه با واقعیت‌های اقتصاد و چه با توانمندی‌های واقعی خود ایشان آنقدر زیاد است که آنها را غیرمنطقی بدانیم.» در مقابل در میان اصولگرایان هم که هنوز از شهردار تهران دفاع می‌کنند، سابقه مدیریت او آنقدرها برجسته نیست که با این دست شعارها همخوانی داشته باشد. سید ناصر موسوی لارگانی، عضو اصولگرای کمیسیون اقتصادی مجلس معتقد است: «دوره شهرداری آقای قالیباف دوره خوبی بوده اما اشتباه است اگر ایشان فکر کنند که همین زمان و فراغت بال را در ریاست جمهوری خواهند داشت.» محمد مهدی مفتح، عضو اصولگرای کمیسیون برنامه و بودجه هم می‌گوید: «مقام ریاست جمهوری از نظر مشغولیت‌های کاری با شهرداری تهران قابل قیاس نیست. اگر فرض بگیریم آقای قالیباف در شهرداری کارنامه موفقی داشته‌اند اما باید بدانند که در جایگاه ریاست دولت هم دایره مسائل اقتصادی بسیار وسیع‌تر است و هم موضوعات مهم دیگری چون مسائل سیاسی و دیپلماتیک و اجتماعی هم به لیست مشغولیت‌های رئیس جمهوری اضافه می‌شود. بنابراین شعارهایی که داده شد قدری بزرگ‌تر از واقعیت قابل اجرا به نظر می‌رسند.» سید فرید موسوی، در مورد شعار ایجاد ۵ میلیون شغل توسط قالیباف هم معتقد است: «کارنامه اشتغالزایی ایشان در شهرداری هم  نه تنها کارنامه قابل قبولی نیست بلکه نقاط منفی هم دارد. نه کارنامه آقای قالیباف و نه واقعیت اقتصادی کشور نشان نمی‌دهد ایجاد ۵ میلیون شغل توسط ایشان چندان منطقی باشد، مگر اینکه به شیوه استخدام‌های انجام شده در مترو عمل کنند.» اشاره این عضو کمیسیون اقتصادی به گزارشی است که سازمان بازرسی درباره استخدام غیرقانونی ۴۲۰۰ نیروی مازاد در متروی تهران طی سال‌های ۹۱ و ۹۲ ارائه کرده است. موسوی تأکید می‌کند: «دولت و اداره کل کشور دیگر مانند شهرداری نیست که بتوان این تعداد نیرو را سرکار آورد و ادعای اشتغالزایی داشت. اینها همه در حالی است که قالیباف طی ماه‌های اخیر در شهرداری تهران با پرونده‌هایی نظیر املاک نجومی و پلاسکو دست به گریبان بود و در کنار آن ابهاماتی جدی درباره فروش تراکم در پایتخت و تغییر کاربری زمین‌ها در پرونده وی مطرح است.
شعارهای بزرگ یعنی بی‌برنامگی
اما واقعیت اقتصاد کشور در شرایط فعلی هم معضل دیگری برای تحقق شعارهای قالیباف است. جعفرزاده معتقد است: «اگر حتی قالیباف یک «سوپر من» مدیریت هم باشد، بستر اقتصادی ما به هیچ عنوان اجازه تحقق شعارهای ایشان را نمی‌دهد و ما ظرفیت این کار را فعلاً نداریم.» محمد فاضلی، معاون مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری در مطلبی که منتشر کرده با ارائه آمارهایی خطاب به قالیباف نوشته است: «قدرت از آن شما، اما علم اقتصاد را به بازی نگیرید.» این استاد دانشگاه به طور خلاصه گفته که معنای وعده‌های آقای قالیباف این است که ظرف چهار سال درآمد سرانه ایران را بر اساس  برابری قدرت خرید از ایسلند، بلژیک، استرالیا، کانادا، فنلاند، ژاپن، فرانسه، انگلستان، ایتالیا، نیوزیلند، اسپانیا و کره جنوبی بیشتر شود و در کنار آن متوسط رشد بهره‌وری کل در اقتصاد ایران به حدود ۱۰ برابر متوسط این رقم در سال‌های ۱۳۶۷ تا ۱۳۸۶ برسد. ضمن اینکه باید میانگین رشد اقتصادی ایران ظرف چهار سال به رقمی بیشتر از دو برابر بالاترین رقم رشد ثبت‌شده برای چین در سه دهه گذشته برسد.
 سیدفرید موسوی هم در گفت و گو با «ایران» تأکید می‌کند: «قبلاً هم کسانی در این کشور «شعارهای نجومی» داده‌اند که هیچ ارتباطی به واقعیت اقتصاد نداشته و مردم با تمام وجود نتیجه آن را دیده‌اند. بنابراین حالا دیگر می‌دانیم دادن شعارهای بزرگ معنایی جز بی‌برنامگی ندارد.» وی می‌افزاید: «اعداد و ارقامی که آقای قالیباف ارائه داد برای ما چه از نظر علمی و چه بر اساس کارنامه ایشان بی‌معنی است و اگر واقعاً پشت آن برنامه‌ای وجود دارد بهتر است این برنامه را بدهند تا ما هم بدانیم فرمول آن چیست. اگر ایجاد ۵ میلیون شغل مبتنی بر فرمولی است که در شرکت مترو انجام شده که اصلاً کار سختی نیست، منتهی غیرقانونی است.» این عضو کمیسیون اقتصادی می‌گوید: «اشتغال ۵ میلیونی نیاز به منابع دارد، از کجا قرار است منابع آن تأمین شود؟ درآمد دو و نیم برابری کشور نیازمند تأمین مالی حوزه‌های مختلف است، فرمول این تأمین مالی چیست؟ اینها سؤال‌هایی جدی است که باید پاسخ داده شود؟» به گفته موسوی «آقای قالیباف برای سومین بار است که نامزد ریاست جمهوری می‌شوند و تا قبل از این چنین شعارهایی مطرح نمی‌کردند. حتی در سال ۹۲ که رشد ما منفی بود و نیاز به جهش داشتیم هم دربرنامه‌های ایشان خبری از این دست شعارها نبود. اکنون که رشد اقتصادی ما مثبت شده به نظر می‌رسد فضای امیدوارکننده اقتصاد کشور ایشان را به این نتیجه رسانده که شعارهای بزرگ و آرمانی را به عنوان شعار انتخاباتی خویش مطرح کنند و این را باید از دستاوردهای دولت یازدهم دانست.»
غلامعلی جعفرزاده، نماینده طیف اعتدالیون مجلس هم با تشبیه شعارهای امسال قالیباف با شعارهای سال ۸۴ احمدی‌نژاد می‌گوید: «این شعارها بیشتر از اینکه مواردی جدی باشند به نظر می‌رسد باید مسابقه شهردار فعلی و شهردار سابق در بیان حرف‌های پوپولیستی نامیده شوند.» وی تأکید می‌کند: «ما در اقتصاد یک قاعده به نام قاعده ۷۲ داریم که بر اساس آن برای ایجاد ۵ میلیون شغل در کشوری مانند ایران، جدای از نیاز جدی به اصلاح قوانین که کار زمان بر و سختی است، نیازمند رشد اقتصادی بیش از ۲۰ درصد در سال هستیم. در بهترین حالت رشد اقتصادی ما ۵ درصد بوده. بنابراین همینجا آقای قالیباف نشان داده که تسلطی به علم اقتصاد ندارد و این حرف‌ها بیشتر ناشی از غرض‌ورزی شخصی و ناراحتی‌هایی است که دارد.» جعفرزاده ادامه می‌دهد: «اگر می‌خواهید بدانید چقدر شعارهایی مثل اشتغال ۵ میلیون نفری مبنا دارد نگاه کنید به آمار آقای قالیباف که می‌گوید تنها ۴ درصد مردم از دولت راضی هستند و معلوم نیست این آمار کجاست؟ مبنای آن چیست؟ با چه فرمولی به دست امده؟ خب این دست حرف‌ها، حرف کیلویی هستند و هر کسی می‌تواند بزند.» در مقابل نمایندگانی چون مفتح و موسوی لارگانی هم علی‌رغم اینکه قالیباف را فردی لایق ریاست جمهوری می‌دانند اما پاسخی به این سؤال که وی با چه برنامه‌ای می‌خواهد شعارهایش را محقق کند ندارند. مفتح می‌گوید: «امیدواریم ایشان در روزهای آینده برنامه ملموسی ارائه کند» و موسوی لارگانی هم تأکید می‌کند: «قدری از این شعارها را باید انتخاباتی دانست و از کنار آن گذشت. همانطور که آقای روحانی هم ۴ سال پیش از این حرف‌ها زد.»
حالا اما تأکید قالیباف در نخستین نطق انتخاباتی‌اش بر شعارهایی بزرگ که باعث مقایسه او با محمود احمدی‌نژاد سال ۸۴ شده، نمی‌تواند برای وی چندان خوشایند باشد. این مقایسه و خاطره شعارهای بزرگ اما غیرواقعی احمدی‌نژاد چیزی نیست که بتواند برای شهردار تهران در سومین تلاشش در انتخابات ریاست جمهوری چندان رأی‌ساز باشد.

بخش نظردهی بسته شده است..