نساجی سنتی , هنر مردمان یزد

به گزارش یزدی نیوزمقدمه‌ای برنساجی سنتی:

کارگاههای مختصر و نمور و و نیمه تاریک، زحمت‌کش‌ترین کارگران را به درون کشیده است ، دراین کارگاهها ، کارگران پیر و جوان با وسایل بسیار ساده و ابتدایی پای دستگاههای سنتی جهت احیاء میراث نیاکان خود به بافندگی فرآورده‌های دستی مشغولند. بافته‌های آنها اگرچه ساده به نظر می‌رسد ، اماتلاشی های ستودنی آنها در کارهای مقدسشان و در نقش‌ها نمایان است. کارگران دستباف جزء محرومترین کارگران هستند که درشرایط ناهنجار محیط کار، تلاش ما فوق تصور ،دارند.
صنعت نساجی به عنوان یک صنعت اصیل و سنتی است که سابقه‌ای بس طولانی در استان یزد دارد. این صنعت در این منطقه علاوه بر تاریخچه طولانی پیشرفت و ترقی بسیار شایان توجهی نموده و به یقین می‌توان ادعا نمود میزان رشد وتوسعه آن چشم‌گیر بوده است.
اولین مبحثی که در زمینه صنایع دستی استان مورد بررسی و توجه قرار می‌گیرد همین هنر صنعت منسوجات یزدی است.
نساجی
نساجی سنتی
_ چگونگی وضعیت کارگاههای نساجی:
صنعت نساجی به عنوان یک صنعت اصیل و سنتی است که سابقه بس طولانی در استان یزد دارد . این صنعت در این منطقه علاوه بر تاریخچه طولانی،‌پیشرفت و ترقی بسیار شایان توجهی نموده و به یقین می‌‌توان ادعا نمود میزان رشد و توسعه آن چشمگیر بوده است. یکی از علل این پیشرفت در این منطقه را می توان وجود راه ابریشم که یکی از رگهای اصلی اقتصادی مملکت بوده است، دانست.
بنابراین راه ترقی این صنعت و علاقمند شدن افراد به آنرا همین عامل باید به حساب آورد.
این فکر ازابتدا به صورتی بسیار ساده و با تهیه دستگاههای خیلی مختصر انجام پذیرفت دستگاههای بافندگی اولیه را اکثرا زنها به عنوان تنوع شغلی خانه داری اعمال می‌نمودند. بر اثر رونق روزافزون به تدریج بعد اقتصادی آن مورد توجه قرار گرفت و جاذب نه تنها زنان خانواده، بلکه مردان واقع شد و به همین واسطه فکر تکمیل نمودن دستگاه در اذعان عمومی به وجود آمد.
الف) کارگاههای بافندگی کوچک:
این کارگاهها که مرحله‌ای بعد از بافندگی دستی است، توسط مردان به مرحله اجراء در می‌آید. در محلات قدیمی‌نشین یزد از قدیم الایام صدای چرخش دستگاههای نساجی که مردم یزد آنرا شعربافی می‌نامند طنین‌انداز بوده،‌ امروز هم هنوز قطع نشد ه است. این دستگاهها که نسبت به دستگاههای اولیه تکمیل‌تر شده به دستگاههای ماکوپران معرف است و امروزه جای خود را به دستگاههایی داده است که به وسیله برق کار می‌کند.
این صنعت تا قبل از پیروزی انقلاب در زمره صنوفی نبوده اندکه اقتصاد آنها مورد توجه دولت باشد. صنعتگران این هنر – صنعت مواد اولیه خود را از بازار تهیه نموده و کار تولید خود را به هر میزان و هرکیفیت که مایل بود‌ه‌اند ادامه می‌دادند که بعدا" تحت پوشش شرکت تعاونی به عنوان " واحدهای بافندگی" مشغول به فعالیت هستند. مواد اولیه دستگاههای نساجی در سابق به علت عدم گسترش جمعیت از محل به وسیله کشت پنبه و یا پشم گوسفند و کرک شتر در محل تهیه می شد. ولی بر اثر پیشرفت تکنیک و گسترش جمعیت و پیدایش الیاف مصنوعی که آن هم یکی از واردات مملکت است مواد اولیه مصرفی تغییر کرده، این طبقه نساجی شعربافی سالیانه حدود ۵۳ میلیون متر انواع پارچه های نخی از قبیل متقال نخی،‌متقال سفید، جیم مشکی،‌ پارچه‌های پیراهنی و پیژامه‌ و تولید چادر شب،‌دستمالهای نخی و ابریشمی و روکش از جمله دیگر تولیدات این شعربافیها می‌باشد.
ب)پراکندگی کارگاههای شعربافی:
چگونگی استقرا اینگونه کارگاهها،‌یکی از اساسی‌ترین و مهمترین تزاحم شهروندان یزد محسوب می گردد. زیرا در محلات قدیمی به خصوص سمت شمال شهرو در هر گوشه صدای دستگاه بافندگی به گوش می رسد.
این کارگاهها را می توان به دو گونه تقسیم نمود.
۱) کارگاههای بافندگی بیرون از منزل که جنبه تولیدی غیر خانگی دارد.
۲) کارگاههای بافندگی داخل منازل که جنبه تولیدی خانگی دارد.
نساجی
نساجی سنتی
د) دستگاههای بافندگی:
مختصات دستگاه بافندگی دستی:
دستگاههای سنتی عموما چوبی و اندازه‌های آن برای بافت منسوجات مختلف ،متفاوت است. هر چه عرض دستگاه بیشتر باشد به همان نسبت عرض پارچه تولیدی آن زیادترخواهد بود . عرض دستگاههای سنتی با یکدیگر متفاوت و معمولا از ۱۵۰ تا ۲۵۰ سانتی‌متر متغیر می ‌باشد.
هر دستگاه شامل قسمتهای زیر می‌باشد
۱- پدال ۲- نورد ۳- شانه ۴- وردها
۵- میل میلک‌ها ۶- ماسوره دان ۷- ساز ۸- جعبه ماسوره
۹- تارها ۱۰- قلبک ۱۱- عمامه ۱۲- کیسه شن یا خاک
۱۳- ماکو ۱۴- گرت ۱۵- متید ۱۶- دفتین یا دفر
۱- پدال یا به اصطلاح بافندگان یزد «پوشال»:
تخته‌ای است که با زنجیر یا نخ به وردها متصل شده و با فشار پای بافنده وردها را به بالا و پایین برده و دهانه کار را ایجاد می نماید.
۲- نورد:
وسیله‌ای است استوانه یی شکل که در قسمت تحتانی دستگاه بافندگی قرار داشته و پارچه‌ی بافته شده بدور آن پیچیده میشود.
۳- شانه:
هر دستگاه مجهز به شانه‌ایی است دندانه وار که طول آن اندکی بیش از عرض پارچه و کارش کنترل و یکنواخت نمودن عرض پارچه و استحکام بخشیدن به درگیریهای تار و پود است. نمره های شانه بستگی به تراکم نخهای تار در پارچه داشته و معمولا هر بافنده شانه های متعددی با نمرات مختلف در اختیار دارد. شانه‌ها ، نئی و فلزی است . ولی امروزه از شانه های فلزی با استانداردهای مشخص استفاده می شود.
۴- وردها:
وردها قسمت مهمی از دستگاه بافندگی را تشکیل می‌دهد و کارش طبقه‌بندی کردن تارها است و در ایجاد دهانه کار و نقش طرح سهم عمده‌ای دارند. تعداد وردهای هر دستگاه بر حسب تولید و عرض آن متغیر است. دستگاههای بافندگی رایج عموما ۲ وردی یا ۴ وردی است.
۵- میل میلکها:
قسمتهای فلزی باریک و میله‌ئی شکل هستند که دروسط آنها سوراخی تعبیه شده و به تعداد لازم به صورت عمودی در داخل ورد قرار می‌گیرد سوراخ میان میلکها جهت عبور نخ های تار به کار می رود وبه نسبت طرح پارچه‌ معمولا از هر سوراخ یک نخ عبور نموده و یا از روزنه های خاص نخ عبورداده می شود.
۶- ساز:
ابزاری است چوبی و قرقره مانند که میله‌ای به آن متصل و برای سهولت بافندگی نخ از شیار آن عبور می کند.
۷- ماکو:
وسیله‌ای است که ماسوره در داخل ‌آن قرار گرفته و در عرض دستگاه به صورت رفت و برگشت از میان دهانه تارها حرکت نموده و باعث قرار دادن پود به داخل تارها می‌شود.
۸-متید:
وسیله‌ای است گیره مانند که طول آن معادل عرض پارچه که به دو سرآن سوزن تعبیه شده و به دو لبه پارچه فرو رفته وعرض آن را ثابت نگه می‌دارد.
۹- دفتین یا دفر:
وسیله‌ای است که شانه بافندگی در داخل آن قرار گرفته و به وسیله آن به قسمتهای لبه پارچه ضربه زده تا درگیرهای تار و پود آن محکم و ثابت شود.
۱۰- ورت یا گرت:
ابزاری است که از مخلوط شدن تارها جلوگیری و تارها را به شانه هدایت می کند.
جدول منسوجات بومی منسوخ شده استان یزد:
– بسیاری از پارچه‌هاو منسوجات استان منسوخ شده است. که رشته‌های بومی و منسوخ شده منسوجات یزدی به شرح زیر می باشد:
رشته بومی منسوخ شده (منسوجات)
۱ زری بافی
۲ کارت بافی
۳ مخمل بافی
۴ ترمه بافی
۵ حوله بافی

۱ – زری بافی:
زری بافی یکی از هنرهای قدیمی ایران است و نمونه های پارچه ابریشمی زری که از دوره ساسانیان به جا مانده، روشنگر این موضوع می باشد. استفاده از نخ زری در بافت پارچه از زمانهای دور رایج بوده است. در زند اوستا از قالیچه‌هایی که با نخ طلا بافته شده و همچنین از لباسهای زر بفت داریوش سوم که دارای جلوه‌ای خاص بوده یاد شده است. بر اساس برخی منابع چینی مربوط به قرن ششم بعد از میلاد نمونه‌هایی از زری بافی ایران برای امپراتوری وو( wu ) فرستاده شده و در گزارشهای مسافرین چینی به این موضوع اشاره شده است . در گذشته تهیه پارچه‌های پشمی وزربفت درشوش، شوشتر، جندی شاپور و خراسان رایج بوده است.
– مواداولیه در زری بافی:
عمده‌ترین ماده اولیه مورد مصرف در زری بافی، ابریشم طبیعی است که برای بافت زمینه ابریشم ساده و برای بافت نقوش از نخ ابریشمی با رو پوش طلا یا نقره استفاده به عمل می آید که نخ نوع دوم یعنی روپوش دار در داخل کشور تولید نمی‌‌گردد و از خارج تامین می شود.
رنگرزی نخ‌های ابریشمی نیز در گذشته تماما با استفاده از رنگهای طبیعی صورت می‌گرفته و امروز نیز اکثرا" رنگهای طبیعی ،تشکیل می دهد و از رنگهای شیمیایی به میزانی بسیار محدود و در مواردی خاص استفاده می شود و باید گفت که یکی از ویژگیهای چشمگیر انواع منسوجات ایرانی در روزگاران گذشته از جمله پارچه زری، در ‌استفاده از رنگهای طبیعی در رنگ‌ریزی نخهای مصرفی آن بوده است. امید آنکه زری این پارچه ظریف و زیبا با ویژگیهای خاص و هنرمندانه‌اش بیش از بیش مورد توجه قرار بگیرد و مجددا" احیاء شده و از هنرمندان و اساتید آن خاص بعمل آید.
– چگونگی تولید پارچه زری:
تولید زری به دو صورت انجام می‌گیرد:
۱- با استفاده از دستگاههای سنتی
۲- با استفاده از دستگاه ژاکارد
۱- دستگاههای سنتی:
زری بافی که نزد اهل فن به دستگاههای «دستوری» شهرت دارد از شکل ظاهری تا حدودی شبیه سایر دستگاههای نساجی سنتی می‌باشد، و کار تولید توسط دو نفر صنعتگر یعنی یک نفر بافنده و یک نفر «گوشواره کش » (همانند دستگاههای سنتی ترمه‌بافی) صورت می‌‌پذیرد و در واقع می‌ توان گفت پارچه‌ زری حاصل هماهنگی و همکاری و هنر، بافنده و گوشواره کش می‌باشد.
۲-استفاده از دستگاه ژاکارد:
برای تولید زری دارای سابقه‌ای چندان طولانی نیست و دستگاه ژاکارد به خاطر افزایش سرعت در تولید پارچه زری و صرفه‌جویی در هزینه وقت صنعتگران به کار گرفته شده است.
با استفاده از دستگاههای سنتی زری بافی،‌می‌توان به تولید حدود ۳۰ سانتی متر در روز دست بافت حال آنکه در صورت استفاده از دستگاه ژاکارد این میزان به حدود۱۰۰ سانتی متر در روز افزایش می‌یابد.
در تولید زری تماما از طرحها و نقش‌های اصیل و سنتی استفاده می‌شود و به جرات می‌‌توان اظهار نمود که اکثر نقشهای سنتی و حتی نقش‌های غامض و پیچیده، طی قرون و اعصار متمادی توسط هنرمندان زری باف بر روی پارچه زری پیاده شده است و این طرحها نه تنها شامل طرحهای ویژه پارچه بلکه شامل طرحهای و نقش‌های ویژه سنگ و سفال و فلز و قالی و … و حتی طرحهای ظریف مینیاتوری نیز می شود که با ذوق و مهارت سرشار طراحان و بافندگان به اجراء در آمده است.
۴- مخمل‌بافی:
– تاریخچه:
بدون تردید مخمل را باید از نفیس‌ترین پارچه‌های دستباف ایران دانست. زیرا پیچیدگی رو بافت،‌طرحهای زیبا و پر نقش و نگار و مواد اولیه‌ی مرغوبی که در تولید این پارچه به کار می‌رود، ویژگی خاص به آن بخشیده که مخمل را از سایر دستبافتها متمایز می‌سازد.
در خصوص زادگاه این بافت بین صاحب نظران وحدت نظر وجود ندارد، چه عده‌ای آن را تنها بافت قرون وسطایی می‌دانند که از اروپا برخاسته است. از جمله آنکه «لاتور» به آن عقیده است که ایتالیائیها تا قبل از قرن دوازدهم میلادی آن را پدید آورده‌آند.« فیلیس آکرمان» طرفدار همین نظر است و می‌نویسد که پس از آن تا پیش از قرن پانزدهم میلادی مخمل به ایران راه یافته است.
به هر حال از مجموع نظرات ارائه شده در خصوص زادگاه مخمل می‌‌توان چنین نتیجه گرفته که : مخمل‌بافی کم و بیش در یک زمان در ایران و ایتالیا و چین تکامل یافته است.
مخمل ظاهرا پدیدآورده روش حلقه‌زنی است که از سال ۲۶۰ پیش از میلاد در مصر بکار می رفت. چه بافتهایی که از حفاریهای دوره دودمان یازدهم به دست آمده نشان می دهد که الگوها با حلقه‌زدن تارها و پودهای اضافی ایجاد شده است. تکه‌‌ای از بافته‌های قبطی در موزه بافندگی شهر لیون این تارهای اضافی را دارد و گواه ان است که ازتکامل روش حلقه زنی مصریها به وجود آمده است. ولی فاصله میان این منشاء احتمالی مخمل و مخملهای دارای بافت ابریشم پر مایه امروزی چه از نظر زمان و چه مراحل تکامل بسیار است.
قدیمی‌ترین مخمل ایرانی که تاکنون شناخته شده مربوط به قرن دوازدهم یا پانزدهم میلادی است که در موزه هنرهای تزئینی پاریس نگهداری می‌شود. ضمن آنکه بزرگ مخمل بافی درایران در سده‌های گذشته ؛ کاشان یزد، تبریز، مشهدو هرات بوده و این پارچه نفیس از قرن شانزدهم از جمله صادرات مهم ایران به شمار رفته است.
برای تولید مخمل از ابریشم طبیعی استفاده می‌شود و نقشهای اصیل و سنتی مخمل به روی این پارچه حالت برجسته دارد که این امر نشانه بارز تبحر ‌و مهارت و در عین حال دشواری بافت آن است.
۵- پرده‌بافی:
طبق انجام تحقیقات در استان یزد و بررسی کارگاههای سنتی دراستان در حال حاضر متاسفانه کارگاه پرده‌بافی‌ فعالی در سطح استان وجود ندارد، و لیکن تا چند سال پیش بافت پارچه پرده‌ای انجام می‌گرفته است.
بافت پارچه پرده‌ای منحصرا در شهرستان یزد معمول و بافندگان اکثرا مرد بوده‌اند. دستگاه بافندگی فرآورده‌ مذکور چهاوردی بوده است.

برای تهیه یک رو یه کار به طول ۲۰۰ متر و عرض ۲۵/۱ متر عموما ۵ بقچه نخ ویسکور تابیده نمره ۳۲ و ۹ بقچه نخ پنبه‌ای نمره ۵ جهت تار و پود مصرف می‌کند. تولید سالانه یک پرده باف به طور متوسط ۳ رویه کار به بوده است.
آریا 
 

 

بخش نظردهی بسته شده است..