یک نویسنده:

«برج قحطی» ادای دینی به مردم یزد است

نویسنده رمان «برج قحطی» می‌گوید:‌ در حوزه داستان انقلاب،‌ شهرهای دور از مرکز اغلب فراموش شده و در آثار منتشره تنها به تحولات پایتخت نظر می‌شود، درحالی که ما رخدادهایی عظیم و مهم در شهرهای کوچک و بزرگ کشورمان داشته‌ایم، که بر روی هم موجب انقلاب شد.

به گزارش یزدی نیوزادبیات انقلاب اسلامی، به اعتبار آثاری که عرضه و نویسندگان و شاعرانی که معرفی کرده است، بعد از حدود نیم قرن به وسعت و کیفیتی دست یافته که دیگر نمی‌توان آن را نادیده گرفت و یا انکار کرد و خرد شمرد. به نظر می‌رسد بررسی دقیق جریان‌های ادبیات معاصر نیز بدون در نظر گرفتن رویدادهایی که در عرصۀ ادبیات انقلاب اتفاق افتاده و می‌افتد، ممکن نیست رویدادهایی که بسیاری از آن‌ها در دل تاریخ پنهان مانده و از چشم محققان و راویان انقلاب جا مانده است.

اگرچه ادبیات انقلاب با پشتوانه غنی که برای خود درست کرده است،‌ امروز به ژانری خاص تبدیل شده که هر نویسنده‌ای تلاش می‌کند تا در آن طبع آزمایی کند،‌ اما هنوز متعدد حوادث ریز و درشتی وجود دارند که دستمایه خلق رمان یا داستان نشده‌اند‌، حوادث که ریشه در جای جای این سرزمین دارد، یکی از زاویه‌هایی که رد ادبیات انقلاب بکر مانده توجه به رویدادهای بومی است، از همین رو در سال‌های اخیر نویسندگانی زوایه دید را از پایتخت فراتر برده و پیشینه انقلاب را در جای دیگری غیر از تهران جست‌وجو کرده‌اند.

هادی حکیمیان از تازه‌ترین این نویسندگان است،‌ که انقلاب را در زادگاهش یزد به تصویر کشیده است. وی نوشتن را از سال۱۳۷۹ در کارگاه داستان حوزه هنری یزد شروع کرد، اولین داستان کوتاهش در مجله ادبی «گلستانه» منتشر شد. بعدها نشریات عصرپنجشنبه، چلچراغ، کِلک، سروش جوان، سلام بچه‌ها، لیکو، پرنیان، پاژنگ، سایه‌بان، خاتم، پرگار، گلستان ایران، ترمه، رشد جوان و نوجوان، حدیث زندگی، زنده رود، آزما، لوح سفید، سرو، آفرینه، ادبیات داستانی پذیرای داستان‌های کوتاهش شدند.

حکیمیان از همان ابتدای ورود به دنیای نویسندگی به ادبیات بومی و زیست بوم خود یعنی منطقه کویر مرکزی ایران توجه داشت. نخستین کتابش را با عنوان «گل انارها را باد می‌بُرد» انتشارات سوره مهر در سال۱۳۸۴ منتشر کرد که توانست عنوان شایسته تقدیر جایزه کتاب سال شهید غنی‌پور را از آن خود کند.

حکیمیان که فارغ‌التحصیل رشته تاریخ است‌، بومی‌نویسی را تحت تأثیر مرحوم امیرحسین فردی و ابوتراب خسروی بکار گرفت و از آن پس تلاش کرد تا تاریخ اجتماعی معاصر ایران را با تکیه بر سنت بومی‌نویسی دستمایه نوشتن قرار دهد.‌ آخرین رمان او با نام «برج قحطی»‌ از سوی موسسه شهرستان ادب منتشر شده است،‌ به مرحله نهایی داوری‌های جایزه جلال آل احمد راه یافت.

«برج قحطی» روایتی است از تاریخ انقلاب در دیوارهای خشت و گلی کویری ایران یزد،‌ نویسنده که فارغ‌التحصیل رشته تاریخ است،‌ روایتی بومی آمیخته با تمامی ظرایف مردم‌شناسی استان یزد را ارائه کرده است،‌ روایت‌ اصلی رمان، انقلاب است،‌ اما در بستر این روایت،‌ خرده‌روایت‌های بسیاری از نوع زندگی،‌ زیست بوم و بافت استان یزد و مردمش ارائه شده است. بومی‌نویسی و توجه به اقلید یزد در «برج قحطی» تنها در دل روایت جا خوش نکرده است، بلکه حکیمیان که خود پرورش یافته روزهای گرم و شب‌های سرد کویری یزد است،‌ ادبیات رمانش را نیز بر ادبیات مردمان یزد،‌ پایه نهاده و گویش‌ها،‌ واژگان، فرهنگ و تمامی آنچه را که در مردم این سرزمین می‌توان سراغ داشت،‌ در رمانش منعکس کرده است،‌ از این رو رمان وی را می‌توان اثر حائز اهمیت دانست. چرا که جای اینگونه آثار در ادبیات داستانی انقلاب خالی است و به باور حکیمیان از آن غفلت شده است. متن گفت‌وگو با هادی حکیمیان به شرح ذیل است:

* تسنیم:‌ انقلاب اسلامی زوایای پیدا و پنهان بسیاری را در تاریخ خود نهفته دارد که بسیاری از آن‌ها دستمایه خلق‌رمان‌ها و داستان‌های جذابی برای مخاطب شده‌اند،‌ با این وجود شاید نویسندگان امروز چندان تمایلی برای ورود به این عرصه نداشته و تصور کنند که همه حرف‌ها زده شده است،‌ شما چرا وارد حیطه رمان انقلاب شدید؟

 

نوشتن در خصوص ادبیات انقلاب را مرحوم امیرحسین فردی به من پیشنهاد داد، از آنجا که پایان نامه دوره فوق لیسانس من هم موضوعی در دوره معاصر داشت، بیش از پیش راغب شدم تا در این عرصه قلم بزنم.به نظر من انقلاب اسلامی و حوادث و رویدادهای سال‌های ۵۶ و ۵۷ شمسی ریشه در تاریخ تحولات صد و پنجاه ساله ایران دارد، یعنی از اواسط دوره قاجار است که جامعه ایران تکان می‌خورد و نخستین جنبش‌ها برای ایجاد انقلاب و تلاطم در لایه‌های عظیم اجتماع آغاز می‌شود.در سال۵۷ ما شاهد پیروزی لایه‌های زیرین جامعه برابر طبقات بالاتر هستیم. اقشاری از جامعه که هیچ گاه دیده نشده بود، به یک باره در سال۵۷ مورد خطاب قرار می‌گیرد.هویت بخشی به طبقات پایین جامعه و دخیل شدنشان در تحولات عظیم سیاسی و اجتماعی مهم ترین رخدادی است که در سال ۵۷ رقم می‌خورد.

* تسنیم: برخی نویسندگان معتقد،‌ نگارش رمان تاریخی بنا به اقتضائاتی که دارد،‌ بسیار دشوار است و هر لحظه بیم آن می‌رود که نویسنده به ورطه تکرار و شعارگویی بیافتد،‌ به ویژه در برخورد با پدیده‌ای مثل انقلاب اسلامی که به نظر می‌رسد،‌ آثار متعدد در این دام گرفتار شده‌اند،‌از نظر شما بایدها و نبایدهای رمان تاریخی چیست؟

رمان تاریخی می‌تواند یک برهه خاص یا حتی محدوده وسیع‌تری مثلا یک دوره پنجاه یا حتی صدساله را در بگیرد، ولی لازم است که قبل از نوشتن، مطالعه، تحقیق و پژوهش‌های لازم ‌انجام شود. مراجعه به آرشیوهای تاریخی،دیدن اسناد و همین طور بهره گرفتن از تاریخ شفاهی باعث غنی‌تر شدن رمان تاریخی می‌شود.آنچه که نویسنده باید توجه کند، این است که برداشت آزاد از حوادث و رخدادهای تاریخی نباید او را به سمت تحریف تاریخ سوق دهد.نادیده گرفتن برخی حوادث تاریخی یا حتی حذف برخی شخصیت‌های موثر همه در شمار مواردی است که به تحریف تاریخ می‌انجامد.

اغلب بزرگترین قهرمان‌ها را در میان همین مردم عادی کوچه و بازار می‌توان یافت

داشتن درک درست از شرایط زمانی و مکانی، نوع ادبیات رایج،حتی کالاهای مصرفی و قیمت آنها در یک دوره تاریخی خاص چیزهایی است که باید مورد توجه نویسنده باشد.متاسفانه در کشور ما گهگاه پرداختن به پادشاهان و امرا در سده‌های قبل مهم‌ترین نشانه برای تاریخی بودن یک اثر به شمار می‌آید در حالی که در این میان توده‌های عظیم مردم، نحوه زندگی آن‌ها و مناسباتی که با قدرت حاکمه داشتند، همه نادیده گرفته می‌شود. مردم به عنوان سازندگان و پیش برندگان اصلی تاریخ همواره باید مورد توجه باشند. اغلب بزرگترین قهرمان‌ها را در میان همین مردم عادی کوچه و بازار می‌توان یافت.

* تسنیم:‌ به نظر می‌رسد،‌ شما تأکید بسیاری بر بومی‌نویسی دارید،‌ علاوه بر «برج قحطی» در داستان‌های دیگر نیز جغرافیای زیست بومتان موثر بوده است، به گونه‌ای که شاید بتوان گفت، مهمترین ویژگی کتاب‌هایتان به شمار می‌رود.

ببینید،‌این یک مسأله مهم است که در حوزه داستان انقلاب،‌ شهرها و ایالات دور از مرکز اغلب فراموش می‌شوند و در آثار منتشر شده تنها به تحولات پایتخت نظر می‌شود، درحالی که ما رخدادهایی بس عظیم و مهم در شهرهای کوچک و بزرگ کشورمان داشته‌ایم، تحولاتی که بر روی هم باعث ظهور حادثه عظیمی مثل انقلاب اسلامی شده است.

جغرافیا در حکم زیربنای یک رمان است.به گمان من هیچ داستانی بدون جغرافیای مشخص استوار نمی‌ماند. اقلیم‌های مختلف در کشور ما هر یک نمایانگر فرهنگ خاصی از مردم است. اینکه من به کویر مرکزی ایران پرداخته‌ام، بیشتر به این جهت است که در آن بزرگ شده‌ام، اقلیم، مردم و فرهنگشان را می‌شناسم، این شناحت کار را برایم راحت‌تر می‌کند. برای نویسنده قلم زدن در خصوص چیزهایی که دیده‌ و با آنها زندگی کرده‌ است، به مراتب راحت‌تر از تخیل کردن و نوشتن از چیزهایی است که هرگز ندیده‌ است، چرا که نویسنده موقع نوشتن گیج و گم نیست، اقلیم داستان را می‌شناسد، شخصیت‌های داستان و مناسباتشان را درک می‌کند، همه اینها او را در بازتاب حوادث و شخصیت‌ها برای مخاطب یاری می‌دهد.

«برج قحطی» بهانه‌ای است برای پرداختن به مرارت‌های طبقات فرودست جامعه که علاج دردهایشان یک انقلاب بزرگ بود

به گمان من تنها در و دیوار و آثار و بناهای تاریخی در زمره آثار فرهنگی ما نیستند، بلکه این زبان با همه ابزار و ادوات ریز و درشتش، حتی باورهای عامیانه مردم، قصه‌ها و مثل‌هایشان…همگی در زمره آثار فرهنگی رو به زوال این خاک‌اند.آثاری بس ارزشمند که در قالب داستان و رمان می‌توان آن‌ها را نگه داشت و اگر گاهی بخت یار باشد، شاید بتوان دوباره به زبان و ادبیات رایج زمانه برشان گرداند. «برج قحطی» هم در اصل ادای دینی است به گذشتگان، به آداب و رسوم، عقاید و باورها و نیز تمامی تلاش‌های طبقات فرودست جامعه که طی قرن‌ها زحمت و محنت جانفرسا یک زیست بوم خشک را در جغرافیایی ناملایم و سخت، سر پا نگه داشته‌اند. مردمانی که از پس سال‌های قحطی، گشنگی، بیماری و خشکسالی سربلند به در آمدند و همه اینها مرا مجاب می‌کرد که نمی‌توان بی‌توجه از کنارشان گذشت. مردمانی که اغلب قهرمانی نداشته‌اند، برج قحطی بهانه‌ای است برای پرداختن به مرارت‌های همه این آدم ها،کسانی که تنها علاج دردهایشان یک انقلاب بزرگ بود.

* تسنیم:‌ همانطور که گفتید،‌ مشخص‌ترین ویژگی رمان شما بومی‌نویسی است،‌ نگاه به موضوعی مانند انقلاب از دریچه بومی‌گرایی تاکنون چندان سبقه‌ای در تاریخ ادبیات ما نداشته است،‌با این حال شما آن را انتخاب کرده‌اید،‌ جرقه انتخاب این زاویه و آغاز نگارش رمان از کجا بود؟

 

با توجه به اینکه رشته دانشگاهی من تاریخ است، پژوهش‌هایی در حوزه تاریخ یزد به ویژه دوره معاصر داشتم، بنابراین علاقه و آمادگی لازم برای پرداختن به این موضوع در قالب داستان و رمان را داشتم.از سوی دیگر بخشی از حقایق و رخدادهای مکتوم تاریخ ما به ویژه در مناطق دور از مرکز مرا واداشت تا توان و انرژی خود را برای پرداختن به برخی طبقات فرودست و هنوز نادیده شده تاریخ معاصرمان بگذارم.

 

سردمداران انقلاب مشروطه در آغاز قرن بیستم طبقات تاجر و بازرگان و نیز برخی روشنفکران ایرانی بودند، اما مهم‌ترین جلوه انقلاب اسلامی در سال ۵۷ حضور موثر لایه‌هایی زیرین جامعه ما بود که برای اولین‌بار در تحولات اجتماعی ایران نقش آفرینی می‌کردند.شاید بد نباشد بگویم، چند نفر از افراد مسن و با تجربه همشهری من ضمن شرح اجحافاتی که بر مردمان فقیر و بخصوص صنف شعرباف و نساج یزد در سالهای گذشته رفته است،‌ از من خواستند که اگر امکانی مهیا شد، حتما یادی هم از این قشر زحمت‌کش کنم که همین عامل مهمی شد تا من در بخش‌هایی از کار به این افراد زحمت‌کش و کم توقع بپردازم.

هیاهوی پایتخت موجب فراموشی زودتر از موعد میراث فرهنگی ما شده است

* تسنیم:‌ پس با توجه به غفلت از بومی‌نویسی در ادبیات انقلاب شما به سراغ آن رفتید.

به نظرم ادبیات اقلیم‌ها و زیست‌بوم‌های مختلف در کشور ما زیربنای کلی ادبیات ملی ماست.در محیط‌ها و جغرافیاهای به دور از مرکز هنوز ته مانده‌ای از میراث فرهنگی عظیم ما در حال حیات است. متأسفانه هیاهوی پایتخت و روند سریع و رو به رشد زندگی ماشینی در تهران باعث فراموشی زودتر از موعد میراث فرهنگی گذشته شده است، در حالی که در شهرهای دور از مرکز هنوز بسیاری از لغات، اصطلاحات و حتی آداب و رسوم کهن مردمان ما در قالب مراودات و زندگی روزمره در جریان است. پرداختن به ادبیات بومی این حسن را دارد که  ما را به ادبیات کهن پیوند می‌دهد.همانطور که بافت قدیم در شهرهای کوچک بیشتر از پایتخت حفظ شده است‌، داشته‌های فرهنگی نسل‌های گذشته هم در این نقاط بیشتر به چشم می‌خورد.

زندگی واقعی توده‌های عظیم جامعه پر از قصه است

* تسنیم:‌ پیشینه خلق رمان «برجی قحطی» در چیست؟ به نظر می‌رسد‌، بخش‌های بسیاری از رمان برپایه مستندات حقیقی است،‌ درست است؟

 از لحاظ تاریخی برخی حوادث روایت شده رگه هایی از واقعیت دارد، مثل شورش عبدالرضاخان که در اوایل دوره قاجار رخ داده یا اشاره به نامه تاریخی امام در کتابخانه وزیری یزد که در اواخر دهه پنجاه ساواک به شدت دنبال دستیابی به آن بود و هم اکنون به عنوان قدیمی‌ترین سند مکتوب نهضت امام در گنجینه این کتابخانه نگهداری می‌شود، همچنین برخی شخصیت‌های داستان هم ما به ازای بیرونی داشته‌اند، اما نام و شهرت شخصیت‌های منفی را از عمد تغییر داده‌ام.به نظر من زندگی واقعی توده‌های عظیم جامعه پر از قصه است که با کمی پردازش و شخصیت‌پردازی می‌توان آنها را در قالب رمان به تصویر کشید.

* تسنیم:‌ مرز بین تاریخ و رمان‌نویسی در «برج قحطی» آمیخته بهم است، شاید برخی این را ضعف کار شما ارزیابی کنند،‌ نظرتان چیست؟

این ایراد را قبول دارم و احتمالاً به دلیل علاقه زیاد من به تاریخ و تاریخ پژوهشی است.از سویی در حوزه پژوهش هم برخی به من ایراد می‌گیرند که نحوه نگارش مقالات تاریخی تو به گونه‌ای است که انگار داری داستان روایت می‌کنی، چرا که در کارهای پژوهشی نیز همواره یک طرح کمرنگ از روایات تاریخی را دنبال می‌کنم. در آمیختن تاریخ و داستان اگر که با موفقیت همراه باشد، می‌تواند در جذب مخاطب به نفع اثر تمام شود.

منبع: تسنیم
 

 

بخش نظردهی بسته شده است..