نقوش مسجد جامع کبیر یزد

فرزانه السادت حسینی

هنر و معماری ایرانی و به ویژه معماری مساجد با دو پدیده شکل و محتوا یا عینیت و ذهنیت – و در یک کلام قالب و روح مواجهیم. هنر معماری دارای سه جنبه است یکی جایگاه اثر در شهر یا معماری شهری ، طراحی خود بنا یا حجم اثر، و در نهایت هنرهای وابسته به معماری که شامل مواردی چون نور و رنگ و نقش است، می‌گردد که این اخیر با آنکه نقشی محوری در آنچه که معماری ایرانی نا میده می‌شود دارد، اما در دوره‌های پسین، این شیوه یا مهجور گشته یا نقشی حاشیه‌یی یافته است. حال آنکه چنین ظرفیتی را دارد که فضا سازی کند و بدون اینکه ترکیب احجام نامتجانس ضرورت یابد، فضاهای دلخواه را ایجاد نماید. انسان- و به تبع او اثر هنری- موجودیت نمی یابد، مگر آنکه قالب و روحی داشته باشد. قالب و روح دو وجه منفک یا همراه و ترکیبی نیستند، بلکه وجوهی محشور و عجیبند که هیچ کدام بدون دیگری موجودیت و معنا نمی یابد. نه هر قالبی محمل هر روحی است و نه روحی تاب نشستن بر هر قالبی را دارد. این دو تنها با یکدیگر موجودیت می یابد و رشد می کنند و مرتبت وجودی می‌یابند. در هنر معماری، اثر و روح حاکم بر جابجایی آن از یکدیگر منفک نیستند و نمی‌توانند که باشند. نمی‌توان فضایی را تخیل نمود، بدون آنکه صورت و شمایلی برایش قائل گشت و به همین عنوان نمی توان صورت و شمایلی تصور نمود و مصالح آن را در نظر نداشت. روح فراخ در همنشین با قالب تنگ همچون انیسش خرد و تحقیر می‌گردد یا قالب شکسته بر می‌دارد. قالب فراخ نیز ذلیل روح خرد شده، ویرانه می‌شود. این دو تنها بار شد متناسب و همپای یکدیگر، کارا و زیبنده می‌گردند. در فضاسازی ایرانی علاوه بر ترکیب یا انتزاع حجمی، از نقوش و رنگ و نور پردازی هم، به منظور القای انتزاع یا ترکیب فضایی استفاده شایان و قابل توجهی می شود به این معنا که  در یک فضای راسته، شکست نور یا تفرق نقوش، قطعه‌ای را مجرد یا گسسته می نمایاند و بالعکس بدین لحاظ شناخت نقوش و در رأس آن گره بنایی، در فضا‌سازی ایرانی نقشی مؤثر و ناگزیر دارد. موضوع قالب و روح در بیان هنری و فضاسازی  معماری، نه ماجرای راکب و مرکب که بحث وجود و موجودیت است. تذهیب کاران در طراحی، اشکالی را می‌آفرینند که «مداخل» نام دارد و آن صورت اشکالی است که «روالت» به هنگام نقش‌پردازی خود بخود «بوم آلت» را نیز مد نظر دارد. و هیچ یک از  آلتهای «رو» و «بوم» بدون دیگری موجودیت نمی‌یابند. اما هر مداخلی مناسب هر زمینه‌ای نیست. به این معنا که تیزی و پخی یا راستگی و نقوس نقش مداخل را، نه اراده نقشبند که منظور نظر او، یعنی مکانت و فضا سازی نقش است که تعیین می کند. هرچند که رنگ و نور نیز در این نقوش تأثیر ناگزیر و بسزا دارند، مداخل نهایتاً  در پیچیده‌ترین و رفیع‌ترین مرتبت خود به گره بنایی مبدل می‌شود. گره در مسیر تحول خود از مداخل تا گره و از گره تا « گره در گره » و حتی « شاه گره » تا آنجا پیش می رود که به شطرنج معماران معروف می‌گردد. اما در این عرصه همچنان انعطاف و قالب خود را به صور و طرق مختلف حفظ می‌نماید و به گره کند و تند و شل و در مواضعی دستگردان مبدل می شود که به انضمام رنگ، قوالبی هم شأن و محشور با روح حاکم بر فضا سازی است. معرفت حاکم بر هر اثر معماری یا شهری، نقشی بنیادین در تحول شخصیت و ادراک حیثیت آن اثر در طول زمان و همچنین در احساس مخاطبان ایفا می نماید. نقوش در فضاسازی نقشی تعیین کننده دارند. فضا سازی مناسب، با مجموعه تمهیدات مندرج در آن رمز ماندگاری و موجب جاودانگی این آثار در طول حیات بشری گردیده است. کاربرد نقوش در حیثیت خارجی و فضاسازی درونی هر اثر معماری، مؤثر و بلکه تعیین‌کننده است. گره بنایی در میان نقوش ایرانی جایگاهی رفیع و بی مانند دارد، تا آنجا شاید نقش دیگری همچون گره در فضاسازی معماری ایرانی عمومیت نیافته و دخیل نگشته است

همانگونه که دین اسلام، تنها دین عبادت و پرستش و توجه به آداب و مراسم عبادی نیست و حوزه نفوذ احکام و قوانین آن شامل همه ابعاد و عرصه زندگی فردی و جمعی است، مسجد نیز، تنها فضایی ویژه برای عبادت نمی باشد.

بلکه علاوه بر جلسه‌های وعظ و ارشاد مسلمین، حلقه‌ها و مجالس درس و بحث نیز در آن تشکیل می‌شد و می‌شود. حتی پس از اواخر قرن سوم و اوایل قرن چهارم هجری که فضای مدرسه به صورتی جدا و متمایز از مسجد پدید آمد، همواره در برخی از مسجد‌ها تدریس علوم مذهبی تا قرن و دهه‌های اخیر ادامه داشته است. علاوه بر این اغلب مسجدها سنگر مبارزه اجتماعی مردم علیه حکام جبار، و کانون تجمع مردم در هنگام خوف و اضطرار بوده است.

مسجدها را از نظر دامنه تنوع و حوزه کارکرد های آنها می توان به چهار گروه طبقه‌بندی کرد: گروه نخست، شامل مسجدهای جامع و مسجدهای بزرگی می‌شود که توسط سلاطین، وزاء و حکام ساخته می شدند. اداره عموم این مسجدها توسط بانی یا مأموران دولتی صورت می گرفت و آنان در اغلب موارد به هر کسی اجازه پیشنمازی یا تدریس  در این مکان را نمی دادند بلکه اشخاصی که مورد تایید باقی قرار می‌گرفتند به منصب پیشنمازی یا تدریس برگزیده می‌شدند. دربرخی از مسجدهای جامع، چند پیشنماز همزمان به اقامه نماز می‌پرداختند و پیروان هر مذهب و مسلک با اقتدا به پیشوای خود، نماز برگزار می‌کردند.

– گروه دوم، شامل مسجد های متوسطی می‌شود که توسط بزرگان محلی، علما و یا مشارکت عمومی مردم ساخته می شد. در بسیاری از این مساجد ها برای پیشنماز و دیگر افراد مسجد، شرط خاصی وجود نداشت و از محدودیتهایی که در مساجد نوع اول ایجاد می‌شد، خبری نبود. هرچند باید توجه داشت که بعضی اوقات، پیرامون هر مذهب برای خود مسجد جداگانه‌ای می‌ساختند که پیشنماز و مدرسان آن از پیروان شاخه‌های همان مذهب بودند.

– گروه سوم ، شامل مسجد- مدرسه‌ها می‌شود. با وجود آنکه تعداد این مسجد – مدرسه ها بسیار اندک و انگشت شمار است، اما اهمیت آنها از جهت اینکه دو عملکرد عبادی و آموزشی، همزمان و به موازات یکدیگر، هر کدام بخشی از فضای کالبدی را به خود اختصاص داده‌اند، قابل توجه است. مسجد و مدرسه بسیار جالب آقا بزرگ در کاشان ، و مسجد و مدرسه سید در اصفهان از بارزترین نمونه های این گروه از مسجدها هستند.

گروه چهارم، شامل مسجدهای بسیار کوچکی می‌شود که عمده‌ترین و شاید تنها عملکرد آنها، جنبه عبادی آنها بوده است و تنها در آنها نماز بجا آورده می شد. مثلاً در نایین برخی از مسجدهای کوچک هستند که مساحتی درحدود ده متر مربع دارند. این مسجدها توسط افراد خیرخواه در محله‌ها یا در امتداد بدنه بازار و مراکز اقتصادی ساخته می شدند

مسجد جامع کبیر یزد یکی از شاهکارهای تاریخی ایران بوده که در هر گوشه و کنار آن یادگارهایی از دوران گوناگون برجای مانده است. اگر بخواهیم تایخچه و ساخت مسجد جامع و آنچه را که قبل و بعد از این دوران به آن واسبته بوده بررسی کنیم باید از دوران پیش از اسلام آغاز کرده و پایان کار آن را به دهه اخیر نسبت دهیم. مسجد جامع یزد مهم ترین عنصر کالبدی و معنایی ر شهر تاریخی یزد است. اما علاوه بر این موقعیت از نظر تاریخی، معماری دوره ایلخانی را نمایندگی می کند و همچنین یکی زا شاهکارهای معماری اسلامی و ایران محسوب شده و همواره به عنوان یک مرجع در طرح معماری قرار دارد

تنوع، تداوم و تکامل نقوش به جای مانده از دوره های پیش و هم سویی و ادغام این نقوش با آداب و اعتقادات مذهبی، نوع استفاده از تزیینات از ویژگی هایی است که پرداختن به آن می تواند افق تازه ای را جهت شناسایی بهتر عناصر تزیینی ایرانی بگشاید

نقوش و تزیینات مسجد جامع شامل:

تزئینات آجری، تزئینات چوبی، تزئینات سنگی، تزئینات گچی، تزیینات نقاشی، سر در شرقی، شبستان شرقی، شبستان غربی، گرم خانه شرقی و غربی، ورودی شمالی و ورودی غربی، مجموعه ایوان و گنبد خانه، دالان ها و غلام گردش های دو طرف ایوان.

 

بخش نظردهی بسته شده است..