تغییر سبک زندگی یزدیها از سنتی به ماشینی
به گزارش یزدی نیوزیاد خانههای بزرگ قدیمی و همسایگان نزدیکتر از قوم و خویش به خیر؛ روز و شب نداشت و در خانهها همیشه به روی همسایگان باز بود.
همسایهها در غم و شادی یکدیگر شریک بودند، زندگی ساده و سنتی داشتند، زنان همسایه در کنار هم مراسمهایی مانند آشپزی را با شادی و نشاط برگزار میکردند، دختران به جای پیگیری آخرین مد روز با همدیگر درباره آشپزی و خانهداری صحبت میکردند، مردان هم با یکدیگر درباره مشکلات محله و همسایگان شور و مشورت میکردند.
اما این روزها با گسترش شهرنشینی و تغییر سبک زندگی افراد، خانههای بزرگ آن روزها جای خود را به آپارتمانهای قوطی کبریتی داده است. روابط همسایگی این روزها برخلاف گذشتههای نه چندان دور، رنگ باخته است و حتی بعضی همسایهها نام همسایه خود را هم نمیدانند.
تغییر سبک زندگی از سنتی به ماشینی
«رضا سالاری» یک شهروند یزدی در این مورد میگوید: در گذشته، همسایهها از غم و شادی یکدیگر خبر داشتند اما این روزها در بسیاری از محلهها میبینیم که همسایه از همسایه خود بیاطلاع است و حتی در بیشتر اوقات هم روشنفکرانه پاسخ میدهند که کنجکاوی در کار دیگران، کار خوبی نیست.
یک شهروند قدیمی یزد نیز اظهار میکند: وقتی به معماری قدیمی خانهها در گذشته با دقت بنگریم متوجه خواهیم شد که مردم محله و همسایهها به همدیگر اعتماد داشتند اما با رشد زندگی آپارتمانی، دیوار بیاعتمادی بین همسایهها نیز بیشتر شده است.
«صفیه خواجه منصوری» میگوید: با توجه به ازیاد جمعیت و چشم و هم چشمی، بسیاری از ساکنان محلههای قدیمی به محلههای نو نوارتر شهر جابهجا شدند و این روزها حتی اسم و مشخصات همسایه خود را هم نمیدانند.
به گفته این شهروند، در گذشته وقتی فردی میخواست به مسافرت برود، زن و بچه و اموالش را به فرد صاحبنام و معتمد محله میسپرد تا در نبود او از خانه و اهل خانه نگهداری کند، اما هر چه زندگی به سمت ماشینی شدن پیش رفت، مهربانی و گذشت در بین افراد، جای خود را به تردید و نامهربانی داد و تلفنهای همراه و شبکه اینترنت، جای همسایگان خوب را گرفت.
یک زوج جوان یزدی هم با اشاره به زندگی آپارتماننشینی، میگویند: با تغییر زندگی مردم از سنتی به ماشینی، درهای چوبی قدیم جای خود را به درهای دارای ریموت با چشم دیجیتال و دوربین مدار بسته داده است.
«علیرضا صادقی» و همسرش اظهار میکنند: دیگر زوجهای جوان رغبتی به زندگی در خانهها و محلههای قدیمی ندارند و معتقد هستند که در فرهنگ خاص آپارتماننشینی، همسایهها باید سرشان در کار خودشان باشد.
روابط بیرنگ در آپارتماننشینی
یک کارشناس اجتماعی میگوید: در قدیم نوع معماری خانهها و محلهها به گونهای بود که نزدیکی بیشتری میان همسایگان ایجاد میکرد. همسایهها همدیگر را میدیدند و خیلی زود در شبنشینی در حیاطهای بزرگ خانهها، زمینهساز جویا شدن از احوال یکدیگر را فراهم میکرد.
«سید رضا موسوی» اضافه میکند: با وجود اینکه تکریم همسایه در فرهنگ ملی و مذهبی کشورمان خیلی مورد سفارش است ولی به دنبال رشد فرهنگ آپارتماننشینی و خلاصه شدن زندگیها در خانههای کوچک امروزی، روابط همسایگی رو به سردی گراییده است. به گفته وی، نگاه عمیقتر به سبک زندگی سنتی، ساده و بی آلایش روستاییان بیانگر این است که سادگی و سبک خاص زندگی آنان باعث گرمی روابط به ویژه در میان همسایگان بوده است.
موسوی ادامه می دهد: هر چند در برخی آپارتمانها و ساختمانهای مسکونی امروزی نیز تا حدودی روابط همسایهها مطلوب به نظر میرسد اما قطعا مانند گذشته نیست. به گفته موسوی، همسایهها در فقر یا غنای فرهنگی محلّه نقش غیر قابل انکاری دارند و بر تأمین آرامش خیال، بهداشت روان یا احساس ناامنی و دغدغههای خاطر همدیگر تاثیر میگذارند.
وی میگوید: هر چند تغییر سبک زندگی و ماشینی شدن روابط همسایگی را کمرنگ کرده است ولی در همین خانههای کوچک هم میتوان با محبت با همسایهها ارتباط برقرار کرد و البته رسانهها در تبیین روابط بین همسایگان میتوانند نقش مهمی ایفا کنند.
این کارشناس اجتماعی عنوان میکند: لازم نیست مانند گذشته، دید و بازدیدهای همسایهها در خانههای آن دوران انجام شود بلکه ریش سفیدان و ساکنان آپارتمانهای کوچک نیز میتوانند فرهنگ آپارتماننشینی را غنا بخشند و باعث ارتباط بیشتر بین همسایه شوند.
بخش نظردهی بسته شده است..