محمد حسین جعفری،استادیار دانشگاه و وکیل پایه یک دادگستری یزد:

عاملین ترور، جزو فاسقین اند/ترور شخصیت برای لکه دار کردن شهرت یک فرد است

ثبت نام دهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی به پایان رسید و فضای کشور بطور رسمی انتخاباتی شد.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی اخبار یزدی ها( یزدی نیوز) با شروع فعالیت های انتخابات پیش رو و نظر به اینکه همواره مهمترین دغدغه مقامات عالی کشور در کنار برگزاری قانونی انتخابات، تخریب شخصیت و بداخلاقی های انتخاباتی است به طوریکه در آستانه هر انتخابات، مقام معظم رهبری، مراجع تقلید، مقامات کشور و شخصیت های متععد سیاسی طی سخنرانی یا یادداشت هایی در مطبوعات به کاندیداها و طرفدارانشان توصیه می کنند تا اخلاق و قانون را رعایت کرده و از اتهام افکنی و تخریب رقیب پرهیز کنند، پرداختن به عوامل شکل گیری ترور شخصیت و مباحث حقوقی پیرامون آن ضروری به نظر می رسد.

 محمد حسین جعفری، وکیل پایه یک دادگستری، استاد حقوق اساسی و عضو هیات علمی دانشگاه با بیان اینکه ترور شخصیت مقدمه ترور فیزیکی است اظهار داشت: اساسا ترور شخصیت برای لکه دار کردن شهرت یک فرد است و عاملین ترور برای رهایی از پیامدهای حقوقی و شرعی آن، به انتشار شب نامه یا فعالیت در شبکه های اجتماعی می پردازند. گفتگوی اختصاصی روزنامه بشارت نو را با محمد حسین جعفری می خوانید

 

مفهوم ترور شخصیت چیست؟

آنچنان که در فرهنگ های فارسی آمده است واژه ترور به هر عمل تهدیدآمیز و ناگهانی از پیش برنامه ریزی شده که به قصد کشتن فرد یا افرادی صورت می‌گیرد، گفته میشود. ترور شخصیت در برابر ترور فیزیکی یکی از اقسام ترور است که با دروغ سازی وتبلیغاتی منفی شخصیت اجتماعی کسی را مخدوش کردن و وجهه عمومی او را از میان بردن است. اساسا ترور شخصیت برای لکه دار کردن شهرت یک فرد است

انواع مختلف ترور شخصیت چیست؟

ترور شخصیت از مصادیق آسیب های روانی است، بعضا شخصی و برای ارضا تمایلات فردی انجام می‌شود و بعضا به صورت سازمان یافته، از طریق اتاق های فکر و به‌منظور هدف حزبی و گروهی صورت می‌گیرد.

در نوع اول در زمانی که فرد نمی تواند از طریق روش متداول به خواسته اش برسد، به ترور شخصیت یک فرد برتر از خود می پردازد؛ به تعبیر روان شناسان کمبود اعتماد به نفس، نیاز به اعمال قدرت برای جبران حقارت درونی، کمبود دانش و تخصص، احساس کمبود در بخشی از خصوصیات مانند ظاهر، هوش، استعداد و… از ویژگی های افرادی است که ترور شخصیت می کنند.

در نوع دوم هم که پیشینه ای تاریخی دارد، افرادی که منافع گروهی دیگر را به خطر انداخته اند، به قصد منزوی و بدنام شدن توسط آنان ترور شخصیت می شوند. در این روش از طریق عوامل تبلیغاتی جنگ روانی و با استفاده از وسایل ارتباط جمعی، شخصیت های موثر را زیر ذره بین کشیده و از راه های بزرگ نمایی، ارائه اطلاعات ساختگی و جعلی، مدرک سازی، شهادت های دروغ و… آن ها را مورد حمله و تخریب قرار می ‌دهند.

هجمه ها و تخریب هایی که از طریق نامه و گزارش‌های فاقد امضا و بدون هویت انجام می شود، چه جایگاهی دارد؟

چنین نامه ها و گزارش هایی را شب نامه میگویند، زیرا شب نمود تاریکی است و در طول تاریخ، اغلب حمله ها بصورت شبیخون یا حمله شبانه برای ترور و نابودی افراد صورت گرفته تا سپس از پیامدهای حقوقی و شرعی ترور در امان باشند، چرا که هیچ گواهی نمیتواند بطور قاطع بگوید چه کسی مقتول را کشته است. این افراد اساسا مثل خفاش در تاریکی عمل میکنند، قطعا اینگونه نامه ها و گزارش ها فاقد ارزش و اعتبار حقوقی است، مقام های قضایی و اجرایی نباید در دام عاملین تخریب قرار گیرند و نباید اجازه دهند افراد ترور شخصیت شوند، بلکه اساسا باید با شناسایی عاملین، به مجازات آن ها بپردازند که رویه معمول هم چنین است.

اصولا  هدف از ترور شخصیت چیست؟

هدف اساسی در ترور شخصیت، تسخیر افکار عمومی و تغییر نگرش و رفتار مخاطبان است؛ چنانچه تخریب شخصیت و منزلت فرد و تحریف آرا و افکار وی با موفقیت صورت گیرد و افکار عمومی تبلیغات منفی علیه او را باور کنند، نسبت به وی بی اعتماد شده و حتی ممکن است علیه او تحریک شوند.

آیا ترور شخصیت فرمول و فرآیندی دارد تا ترورکنندگان را به اهدافشان برساند؟

بله؛ عاملان ترور شخصیت، برای تضعیف و تخریب شخصیت های تاثیرگذار، از فرمولی معین و شناخته شده تبعیت می‌کنند. گرچه درصد استفاده از این فرمول برای همگان یکسان نیست و الزاما همه‌ی آن برای همگان استفاده نمی شود اما هرچه فرد موردنظر(سوژه) موجه تر و دروغ آنها بزرگ تر باشد، ضریب استفاده از این فرمول افزایش می‌یابد و حمله به هدف از زوایای زیادی صورت می‌گیرد. اساسا عاملان ترور همه چیز را می سازند، در حالی که در اصل هیچ‌یک از ادعاها به شکلی که آنها می گویند، واقعیت ندارد و تنها ساخته ذهنیت آنهاست.

می توانید چند نمونه از این فرمول ها را بیان کنید؟

از زمینه سازی یا تخریب نرم و غیر مستقیم، شک سازی، خطرسازی، تصمیم سازی، تصویر سازی، پنهان سازی، بهانه سازی یا برجسته سازی نقاط ضعف و متهم سازی می‌توان به‌عنوان نمونه هایی از فرآیند ترور شخصیت یاد کرد.

«پسوند ساز» که در میان اکثر آنها دیده میشود حاکی از ساختگی بودن دارد، یعنی ساخته ذهن عاملین ترور است.

در تخریب نرم، عاملان ترور شخصیت چه کار می کنند؟

در زمینه سازی یا تخریب نرم دو نوع استراژی برای تخریب وجود دارد؛ اولی آن است که سوژه هایی را بعنوان شخص منحرف معرفی کنی و شخصیت او را مورد ترور و تخریب قرار دهی و سپس برای اثبات گفته های خویش، مصداق هایی برای این ادعا بیاوری اما در پیش گرفتن این استراتژی به سادگی جوابگو نیست. خصوصا زمانی که در عاملان ترور نگاه تردیدآمیز وجود داشته باشد و فرد مورد تخریب از اعتبار و اعتماد عمومی برخوردار باشد. استراتژی دوم بر این اساس است که مقدمه چینی های زیادی انجام دهی و به قول معروف صغرا کبرا بچینی، عوامل و نشانه های متعددی از انحراف را بازگو کنی، سپس سوژه مورد نظر را بعنوان یکی از مصادیق گفته های پیشین خود معرفی کنی. در این حالت چون از قبل، آمادگی های ذهنی لازم به مخاطب داده شده است، موجب می شود نگاه تردید آمیز از روی عاملان ترور برداشته شود. در واقع این استراتژی یک نوع تخریب نرم به حساب می آید. از طریق بسترسازی و مقدمه چینی، دروغ هایی که در حالت عادی گوش شنوایی ندارد، ضریب باورپذیری خود را افزایش می دهند.

زمانی که ماشین ترور کلید می خورد، بستر سازی و زمینه سازی و آماده سازی اذهان عمومی حکم استارت ماشین را دارد. در حالت عادی یک شخصیت محبوب که تا دیروز مورد قبول طیف مشخصی از جامعه بوده است به راحتی تخریب نمی‌شود و از همان ابتدا قصد عاملان ترور برملا می شود. در واقع پیش از آنکه فرد، مورد تخریب و تضعیف عاملان ترور قرار گیرد لازم است آمادگی های ذهنی برای مخاطب ایجاد شود تا ضریب باور پذیری آنها افزایش یابد. از همین رو اقداماتی در جهت مقدمه چینی صورت می گیرد. قبل از آنکه خود شخص به میدان بیاید، ویژگی ها، نشانه ها خصلت ها، رفتارها و خصوصا ویژگی های با ارزش و هر آن چه که فرد با آنها در میان افکار عمومی شناخته شده است مورد هدف قرار می گیرد و سپس خود فرد؛ مثلا ویژگی او این است که دوستان زیادی دارد پس دوستان زیاد داشتن بعنوان یک عامل انحراف معرفی می شود.

در مورد شک سازی، خطرسازی و تصمیم سازی هم توضیح مختصری بدهید؟

در شک سازی عاملان ترور سعی می کنند، ذهنیت های مثبت مخاطبان را نسبت به سوژه تغییر دهند یعنی با ایجاد بدبینی، در مفروضات و معادلات ذهنی مخاطبان شک و شبهه بوجود بیاورند.

در خطر سازی این طور القا می شود که با حضور چنین فردی در جامعه، خطرات زیادی افراد را تهدید می کند؛ وجود خطر از جانب سوژه مورد تخریب، ذهنیتی است که باید به مخاطبان القا شود تا از این طریق احساس خطر و تهدید در آن ها شکل گیرد.

 سپس در مرحله بعد تصمیم سازی می کنند؛ یعنی بعد از مرحله خطرسازی، خطرزدایی به میان می‌آید در واقع با ایجاد این حس خطر، یک نوع خلا امنیتی ایجاد می شود که در مقابل آن، عاملان ترور برای پر کردن این خلاء، راهکارهایی را بر ضد سوژه مورد نظر ارائه می دهند. این کار با ایجاد ترس و احساس خطر، بمنظور کسب حمایت انجام می شود. در واقع آنها بخوبی می دانند که چگونه باید رفتار مخاطبان را تحت کنترل خود درآورند و به سوی اهداف و قصه های مورد نظرخود هدایت کنند.

جالب است که در فرمول پنهان سازی، تخریب و ترور شخصیت در قالب افشاگری و روشنگری مردم جامعه و مسئولین از سر دلسوزی صورت می‌گیرد! در حالی که چنین واقعیت مهمی پنهان می‌شود که تخریب فرد به نفع چه کسانی تمام می‌شود.

بهانه سازی و متهم سازی چگونه انجام می‌شود؟

در این شیوه دشمنان در کمین نشسته اند تا نقاط ضعفی را بیابند و از آن بعنوان حربه تخریب، علیه فرد استفاده کنند و وی را مورد سرکوب روحی و روانی قرار ‌دهند. اگرچه از آن بعنوان نقاط ضعف یاد می‌شود، اما حقیقتا نقطه ضعف به شمار نمی‌آید بلکه مسائلی ساخته توهمات ذهنی دشمنان فرد و عاملی برای بهانه جویی می‌باشد. دشمنان این مسائل را دستمایه قرارداده و به برجسته نمایی آنها می‌پردازند؛ در واقع آنها دست به یک معادله ناعادلانه می زنند و عمدا تمام نقاط مثبت و حقایق شخصیت فرد را نادیده می‌گیرند. اغراق یکی از تکنیک های آنهاست.

عوامل تبلیغاتی با بهره گیری از این شیوه دست به پخش مطالب مبالغه آمیز می‌زنند، آنها سعی می‌کنند مطالب کوچک را بسیار بزرگتر از آنچه وجود دارد جلوه دهند و همچنین قادرند از مطالب بزرگ به شکلی ضعیف و در زمان، مکان و جایگاهی که به چشم نمی‌آید، بهره برداری کنند.

در فرمول متهم سازی در مدت زمان اندکی انواع و اقسام اتهامات بی پایه و اساس و برچسب های دروغین به فرد زده می‌شود. شخصیت فرد را با برچسب های مختلفی اعم از جاسوس، عامل بیگانه، شورشی، شیاد، کلاهبردار و داشتن فساد اخلاقی یا مالی مورد تخریب قرار می دهند.

در حالی که تنها با بکارگیری شگرد کلی گویی و استفاده از بار معنایی کلمات، ذهنیتی منفی به مخاطبان القا می‌کنند و افکار و قضاوت های آنان را تحت الشعاع دروغ های خود قرار می‌دهند.

عاملان ترور شخصیت از این باور شرطی شده در میان مردم که می گویند: «تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزها»، سواستفاده می‌کنند و آن ها را به سمت اهداف خود سوق می‌دهند. مجریان تبلیغات سیاه به شدت از نقاط حساس روانی مخاطبان خود سود می‌جویند. با دست گذاشتن روی نقاط ضعف مخاطب، اتهاماتی متناسب با آن را به سوژه موردنظر وارد می‌کنند و از این طریق ضربه مهلک خود را وارد می‌کنند. از این تکنیک بعنوان بهره گیری از عاطفه گیرندگان پیام یاد میشود. تکنیکی که از سایر روش ها قدرتمندتر وکارسازتر است به طوری که حتی بدون داشتن استدلال منطقی به سرعت می‌تواند تحت باور مخاطبان خود در آید.

بالاخره هدف نهایی عاملان ترور شخصیت چه چیزی است؟

همه این اقدامات انجام می‌شود تا در نهایت به بی اعتبار شدن سوژه موردنظر بیانجامد، بطوری که دیگر آن وجهه و شان و منزلتی که فرد قبل از ترور داشته از میان برود و شخص، دیگر قدرت و مقبولیت خود را از دست بدهد. بعد از فرآیند بی اعتبار سازی قصد بر این است که شخص از صحنه سیاسی_اجتماعی کنار رود و در اذهان عمومی به فراموشی سپرده شود.

این اعمال بلحاظ حقوقی جرم محسوب می‌شود؟

بله، شاید آن قدر این جرم وحشتناک و بی رحمانه است و بازخورد وسیع دارد که شرع مقدس و قانون مجازات اسلامی مجازات های عدیده ای برای آن در نظر گرفته است.

ترور شخصیت با اندیشه تروریستی صورت می‌گیرد و اگرچه خونی بر زمین ریخته نمیشود اما چیزی ارزشمندتر از خون یعنی روح و روان و حرمت فرد، مورد تعرض و حمله قرار میگیرد. نکته مذموم دیگر این است که در این جنگ نابرابر فرد مورد ترور واقع شده، کمتر توان دفاع از خود را دارد.

توضیح بیشتری در خصوص نظام حوقی و دینی مربوطه بدهید؟

می‌دانید حسن شهرت و اعتبار اجتماعی از جمله سرمایه های معنوی به شمار میرود که افراد با برخورداری از آن، میتوانند زندگی شرافتمندانه ای داشته باشند. متاسفانه در رقابت های ناسالم اجتماعی، افرادی که از نظر اخلاقی ضعیفند، با استفاده از روشهایی چون تهمت، بهتان و افشای اسرار، اعتبار و آبروی افراد را در معرض خطر قرار می‎‌دهند که ارتکاب آن اخلاقا مذموم و قانونا قابل تعقیب است. در خصوص منع هتک اعتبار و آبرو با مفاهیم تهمت، بهتان و افشاگری مواجه هستیم.

تهمت عبارت است از نسبت دادن عملی زشت به کسی که آن را مرتکب نشده باشد. از امام جعفر صادق روایت شده است که: «همین که برادر مومن برادر خود را تهمت زند، ایمان از دلش چون نمک در آب زدوده شود» (اصول کافی ج ۴ ص ۶۶)

ماده ۶۹۸ قانون مجازات اسلامی (بخش تعزیرات) در این مورد مقرر می‌دارد:

«هرکس با قصد به اضرار به غیر یا تشویش اذهان عمومی یا مقامات رسمی به وسیله نامه یا شکوائیه یا مراسلات یا عرایض یا گزارش یا توزیع هرگونه اوراق چاپی یا خطی با امضا یا بدون امضا اکاذیبی را اظهار نماید یا با همان مقاصد اعمالی را برخلاف حقیقت راسا یا بعنوان نقل قول به شخص حقیقی یا حقوقی یا مقامات رسمی تصریحا یا تلویحا نسبت دهد اعم از اینکه از طریق مزبور به نحوی از انحاء ضرر مادی یا معنوی به غیر وارد شود یا نه علاوه بر اعاده حیثیت در صورت امکان، به حبس از دو ماه تا دو سال و یا شلاق تا ۷۴ ضربه محکوم خواهد شد»

بهتان نیز عبارت از این است که کسی گناهی را مرتکب شود و سپس آن را به دیگری نسبت دهد. قرآن مجید در آیه ۱۱۲ سوره نسا این عمل را گناه بزرگ دانسته است و ماده ۶۹۹ قانون مجازات اسلامی(بخش تعزیرات) برای آن مجازات حبس و شلاق در نظر گرفته است.

افشاگری به معنای برملا کردن نقاط ضعف دیگران از موارد هتک حیثیت است و دین اسلام چنین روشی را نمی پسندد و از پیامبر(ص) نقل است که فرموده: «هرکس عمل زشتی را فاش سازد مثل این است که خود آن را انجام داده است» (اصول کافی، جلد ۴ ص ۵۹) و قانون مجازات اسلامی در ماده ۶۴۸ مجازات حبس و شلاق را پیش بینی کرده است.

نگاه نصوص شرعی به تخریب و ترور شخصیت چه می‌باشد؟

پاسخ این سوال را باید علما و فقهای معزز بدهند ولی با بررسی های مختصری که داشته ام نگاه قرآن به مساله ترور نگاه منفی است و به شدت با آن به مبارزه برمی‌خیزد و هرگونه ترور شخص یا شخصیت را محکوم و امری خلاف اصول انسانی برمی‌شمرد. ازاین روست که آیات بسیاری در مذمت و بزه بودن غیبت و تهمت و افترا وارد شده است و از آن ها بعنوان رذایل اخلاقی و امور نابهنجار یاد و طرد شده است (آیات ۴۵ تا ۴۹ سوره نمل، ایات ۴۸ و ۶۴ و ۷۴ سوره توبه، آیات ۱۵۳ و ۱۷۶ و ۱۸۵ سوره شعرا)

همچنین نوح پیامبر «مومنون آیه ۲۳ و ۲۴" هارون» یونس آیات ۷۵ و ۷۶ و نیز طه آیه ۶۳" هود پیامبر «اعراف آیه ۶۵ و ۶۶"حضرت یوسف» یوسف آیات ۵۰ و ۵۱ و ۲۵"بارها وبارها متهم به اموری می‌شوند که از آن بری و پاک بوده اند.

از گزارش های قران چنین برمی‌آید که بیشترین نوع حرکات مخالفان و دشمنان در قالب و اشکال ترورشخصیت سامان دهی شده است. در آیه ۵۲ سوره ذاریات سخن از ترور شخصیت پیامبران واتهام های ناروا به ایشان برای رسیدن به مقاصد خاص اجتماعی و سیاسی می‌شود.

افترا در واقع دو نوع مجازات دارد: مجازات اصلی و مجازات تبعی

مجازات اصلی همان حد و تازیانه است و مجازات تبعی آن عدم قبول شهادت مفتری (تهمت زننده) برای همیشه است (آیه ۴ سوره نور)

طبق نصوص شرعی ترورکنندگان شخصیت که از طریق تهمت و بهتان و افشاگری اقدام می‌نمایند، جزو فاسقان قلمداد می‌شوند.

رویه مسئولان اجرایی و قضایی با این نوع اعمال و عاملین ترور شخصیت چگونه است؟

میدانیم امنیت که یکی از حقوق شهروندان می‌باشد، اطمینان خاطری است که براساس آن افراد در جامعه ای که زندگی میکنند، باید نسبت به حفظ جان، حیثیت و حقوق مادی و معنوی خود بیم و هراسی نداشته باشند.

قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز تامین حقوق همه جانبه افراد اعم از زن و مرد و ایجاد امنیت قضایی یا عادلانه را برای همه (بند ۱۴ از اصل ۳) را از وظایف کلی دولت برشمرده و باذکر مقوله هایی از امنیت، تضمیناتی را مقرر داشته است.

حیثیت که مترادف آبرو، اعتبار و شوون اجتماعی می‌باشد، تجلی حیات معنوی افراد در روابط اجتماعی تلقی می‌گردد. بدین جهت است که اصل ۲۲ قانون اساسی مصونیت حیثیت را نسبت به سایر موارد در مقام برتری قرار داده است.

در روابط سالم اجتماعی اصولا حیثیت افراد مصون است و نگرانی عمده ای از این بابت وجود ندارد، نگرانی از آن زمان آغاز می‌شود که پاره ای ارزش های منفی در جامعه رشد پیدا کند و بالنتیجه، حیثیت افراد را مخدوش نماید. برای حفظ حیثیت افراد، تمام مسئولین اجرایی و قضایی رسالت خطیری دارند همچنانکه قانونگذار موظف است از طریق وضع قوانین جزایی و تجهیز مراجع قضایی، موارد هتک حیثیت را در جامعه بزداید. از خداوند برای تمام مسئولین توفیق بیش از پیش برای اجرای دستورات دینی و قانونی را دارم، مواضع دستگاه اجرایی و قضایی در خصوص کشف جرم مذکور و تعقیب و دستگیری عاملین ترور شخصیت قابل ستایش است و رویه معمول این است که دستگاه‌های ذیربط ترور شخصیت را مثل ترور اشخاص باجدیت پیگیری کند و از حقوق شهروندان صیانت نمایند.

در پایان اگر صحبتی مانده، بفرمایید.

در خاتمه پس از بیان نگاه دین مبین اسلام، قانون اساسی و قوانین عادی به عمل ترور شخصیت، کلام خود را با اجازه با بیانات گهربار مقام معظم رهبری (دامت برکاته) به اتمام می‌رسانم:

معظم له می‌فرمایند: اتهام، آبروریزی و ایجاد شایعه برای افراد برخلاف احکام اسلامی است؛ در جامعه اسلامی، حیثیت افراد نباید مورد تلاعب دست افرادی قرار بگیرد که هیچ احساس مسئولیتی نمی‌کنند… آبروی افراد را بردن، اتهام به افراد وارد کردن، اشخاص را بدون دلیل از مسئول و غیر مسئول زیر سوال بردن، درباره آنها شایعه ایجاد کردن، چیزی است برخلاف احکام اسلامی، برخلاف شرع اسلامی است، برخلاف رویه اسلامی است.

انشاالله با پیاده شدن دستورات و برنامه های دین اسلام و رعایت اخلاق و قوانین اسلامی، تغییر محسوسی در جامعه ایجاد گردد و خداوند متعال عاقبت همه انسان ها راختم به خیر نماید.

بشارت نو

بخش نظردهی بسته شده است..