تحرکات رسانه های تندرو در آستانه برگزاری انتخابات

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی اخبار یزدی ها( یزدی نیوز) یکی از اولین درس های اساتید در کلاس های درس علوم سیاسی به خصوص در درس سیاست های تطبیقی و مقایسه ای و مبانی علم سیاست آن است که نباید اسیر شبیه سازی های تاریخی و همانندسازی های بیش از اندازه دوره های مختلف شد چرا که این موضوع سبب می شود تا پژوهشگر نتواند به تمایز های چشمگیر شرایط و تحولات تاریخی، سیاسی و اجتماعی در دوره های زمانی مختلف پی ببرد و بررسی و تحلیل های او دچار خطاهای فاحش خواهد شد.

 

 

در این راستا "آناکرونیسم" یا زمان پریشی پدیده ای است که در آن از ارزش ها و مختصات امروز برای درک دیروز بهره برده می شود و در نقطه مقابل آن شبیه سازی شیوه ای است که از شرایط  مختصات دیروز شروع کرده تا وضعیت زمان حال تفسیر شود. ایده مرکزی این شبیه سازی ها آن است که وقایع و حوادث در زمان های مختلف تکرار می شوند. هر آن چیزی که ما اکنون با آن روبرو می شویم گویی بارها در تاریخ اتفاق افتاده و کافی است تا خود را شبیه کسی در تاریخ بنمایانید و در یکی از گروه های و وقایع تاریخی جایگزین کنید.

 

 

متاسفانه جریاناتی در ایران به خصوص چهره ها و رسانه های وابسته به جریان دلواپسان از این شیوه به طور مکرر بهره برده اند. آنان با استفاده از زمان پریشی تلاش می کنند تا با مغالطه و دچار اختلاف کردن افراد از شناخت شان از تاریخ با شبیه سازی تاریخی تصویر نادرستی از وضعیت و شراتبط کنونی را به مخاطب بنمایانند.

 

 

 

متاسفانه این جریان در طول سالیان گذشته تلاش زیادی را برای سوء استفاده از احساسات پاک دینی مردم بعمل آورده است تا از این طریق احساسات مردم خداجو را علیه یک یا چند جریان سیاسی تحریم کرده و از این موضوع برای پیشبرد مقاصد سیاسی و مادی خود بهره گیرد.

 

 

یکی از شبیه سازی های تاریخی که به طور مداوم مورد استفاده قرار می گیرد استفاده از ماجرای کربلا است. دلواپسان خود را در جبهه امام حسین (ع) قرار می دهند و دیگران را در جبهه مقابل خود. آنان می کوشند تا جبهه مقابل را باطل و خود را حق مطلق معرفی کنند. آنان می کوشند تا نوعی مظلومیت و قداست و مهم تر از آن حقانیت برای خود از طریق این شبیه سازی نادرست تاریخی دست و پا کنند. در نتیجه این اقدام سبب می شوند تا شرایط سیاسی امروز به عرصه ای پرتنش و سرشار از منازعه تبدیل شود که هیچ راهی را برای حل مشکلات و اختلافات از طریق مصالحه، گفت و گو و تعامل و تدبیر باقی نگذارند.

 

 

برای مثال، در دی ماه ۱۳۸۸ خورشیدی، در جو ملتهب ایجاد شده بجای آن که رسانه های دلواپس به آرام شدن اوضاع کمک کنند بیش از پیش بنزین بر روی آتش می ریختند. از جمله روزنامه کیهان که در آن زمان در یادداشتی تحت عنوان "رد پای یزید از آن عاشورا تا این عاشورا" نوشت:"عاشورا در کنار تمامی ویژگی های منحصر بفرد "رسواکننده" نیز هست و همواره میدان آزمونی برای جدا کردن سره از ناسره بوده است. عاشورا پرده نفاق از چهره منافقین کنار می زند و اجازه نمی دهد کفر را خود را در پوشش ایمان به بازار آورند".

 

 

او در ادامه می نویسد:"اکنون به زمان حال بر می گریدیم باز هم عاشورا و باز هم رسوایی منافقان…. سران فتنه در عاشورای ۱۳۸۸ کینه عمیقی را که از ابا عبدالله الحسین (ع) در سینه داشتند بیرون ریختند، دقیقا و بی کم و کاست مانند پدر عقیدتی و سیاسی خود یعنی یزید بن معادیه".

 

 

 

کیهان در پایان روایت شبیه سازی شده خود را این گونه به پایان می برد:" در عاشورای امسال، یزیدیان دست به همان جنایتی زدند که اسلاف عقیدتی آنها در عاشورای هزار و سیصد و چند ده سال پیش مرتکب شده بودند، با این تفاوت که در عاشورای امسال، حسین زمان تنها نبود و هنگامی که خبر حمله دزدانه بزدلان یزیدی به انبوه عزاداران حسینی(ع) رسید و با فریاد یا حسین به پیاده نظام اسرائیل یورش بردند، مراسم جشن و پایکوبی آنان به فرار خفت بار تبدیل شد و…"

 

 

 

در چنین نمایشی بازار برچسب زدن و تهمت زدن به دیگران گرم می شود. آن کس که کوچکترین انتقادی حتی در درون چارچوب انجام دهد یزیدی خوانده می شود.

 

 

براستی پرسش اصلی در اینجاست که چه کسی این حق را دارد که با تفسیر به رای روایت های تاریخی از بزرگان و ائمه بزرگوار ما را به نفع خود مصادره کند؟ آیا این مصادره تاریخی وقایع و رویداد جز به بی نظمی، اشوب فکری و ذهنی و افزایش تنش بیش تر نمی انجامد طرح موضوعاتی چون شبیه سازی وقایع امروز با صدر اسلام آن هم تنها چند ماه باقی مانده به برگزاری دو انتخابات مهم در کشور چه نتیجه ای می تواند به همراه داشته باشد؟ آیا جز این است که این اقدام باعث غبار آلود شدن بیش تر فضا می شود؟

 

 

 

شش سال از آن تاریخ می گذرد و امروز نشریه "9 دی" که پیش تر به دلیل مواضع تندروانه اش از سوی وزارت ارشاد تذکر گرفته بود در شماره تازه خود تحت عنوان "اشعث ها و ابوموسی اشعری ها زمینه سازان پروژه نفوذ دشمن" می نویسد:"از میان جریانات مختلف صدر اسلام آنچه که اهل بیت (ع) بر روی آن ها انگشت گذاشتند و همواره به مسلمانان تذکر دادند که مواظب اینها باشید و اینها را به داخل مسندهای مهم جامعه مسلمین نکنید پست ها را به این ها ندهید، رازهایتان را به اینها نگویید، نگذارید اینها نفوذ کنند در میان شما این جریان "زرسالاران برانداز" بود. زرسالاران برانداز همان اموی ها بودند. اینها به ظاهر می گفتند اسلام آوردیم ولی در باطن اسلام را قبول نداشتند".

 

 

۹ دی در ادامه شبیه سازی های تاریخی و دادن این پیام به مخاطب که امروز نیز نیروهایی هم چون زمان صدر اسلام با ویژگی های مشابه هستند می نویسد:" در میان همه این جریانات معارض، اهل بیت (ع) روی جریان «زرسالار» انگشت گذاشتند. چرا؟ چون این جریان دشمن بود و از سایر جریانات استفاده می کرد برای «نفوذ». به عبارت دیگر، «دشمن اصلی» بود؛ یعنی از اساس، اسلام را نمی خواست. این جریان هم از جریان «خواص تجدید نظر طلب» استفاده کرد، هم از جریان «صدارت طلب بیعت شکن» استفاده کرد. از جریان «خواص تجدید نظر طلب» چطور استفاده کرد؟ دید این جریان می خواهد حاکمیت داشته باشد؛ دلش می خواهد در رأس قدرت باشد، ولی قدرت این را ندارد که در مقابل توطئه دشمن اصلی ایستادگی کند. جریان زرسالار یا همان دشمنان اصلی، اهل توطئه و سیّاسی بودند و جریان تجدید نظر طلب هم بجای ایستادگی در مقابل آنها، گفت ما باید با اینها معامله کنیم. جریان زرسالار به اینها گفتند ما در مقابل خلافت شما سکوت می کنیم، به شرط اینکه شام را به ما بدهید؛ شامات را گرفتند و سکوت کردند. مبلغی به ابوسفیان دادند، زکاتی را که ابوسفیان از قبیله قضاعه گرفته بود را به او بخشیدند، ابوسفیان هم در مقابل اینها سکوت کرد. پس یک ضعفی داشتند".

 

 

این نشریه در بخش پایانی مصاحبه خود قصد دارد این پیام را به مخاطب بدهد که دولت و جریانات میانه رو "سازشکار" هستند و می نویسد:" فرق «صلح» با «سازش» این است که در «صلح» ذلت و ترسی وجود ندارد. صلح امام حسن(علیه السلام) همراه با درد درون بود؛ خون دل خوردند؛ نه اینکه از صلح با دشمن خوشحال باشند و بیایند در خیابان کف بزنند. صلحی که همراه با ذلّت و کف و شادی باشد، نامش دیگر صلح نیست، نامش «سازش» است". آنچه ۹ دی می گوید بارها از زبان "حمید رسایی" صاحب امتیاز و مدیر مسئول آن نشریه درباره توافق هسته ای بیان شده بود و دولت از نگاه او سازشکار قلمداد شده بود.

 

 

عاقلانه آن است که رسانه های دلواپس با ارائه کارنامه و توسل به شواهد، مدارک و داده های معتبر علمی اگر دارای حقانیتی هستند حرف خود را به کرسی بنشانند در غیر این صورت مقایسه سازی های تاریخی جز ایجاد التهاب بیش تر در جامعه نتیجه دیگری در پی نخواهد داشت.

خرداد

بخش نظردهی بسته شده است..