شاعر لبدوخته یزد در قاب انیمیشن
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی اخبار یزدی ها( یزدی نیوز) «فرخی یزدی» شاعر لبدوخته دیارمان آنچنان که شایسته است به مردم معرفی نشده؛ از این رو یک مستندساز به ساخت مستندی که بخشی از آن به صورت انیمیشن است از این شخصیت فرهیخته استان اقدام کرده است تا شاید گامی برای معرفی بیشتر وی برداشته شود. «میرزامحمد فرخی یزدی» متولد سال ۱۲۶۸هجری شمسی شاعر، روزنامهنگار و نماینده دوره هفتم مجلس شورای ملی بود که در زندان قصر کشته شد و مشخص نیست که در کجا دفن شده است.
فرخی یزدی؛ یک مصلح اجتماعی
«هومن ظریف» روزنامه نگار و مستندساز ایرانی، مشغول ساخت مستندی ۱۱۰ دقیقهای از این شاعر لبدوخته است. وی میگوید: فرخ یزدی آزادیخواه و مصلح اجتماعی با دیدگاهی جهان شمولش در تاریخ معاصر شناخته میشود و به دلیل اینکه زندگی ایشان کمتر مورد تحقیق قرار گرفته و آنطور که باید عملکرد و زندگی فرخی یزدی مورد دقت و بازخوانی نبوده است، برای معرفی و شناساندن این چهره برجسته احساس نیاز کردم.
ظریف ادامه میدهد: از دیگر دلایلی که باعث ساخت این مستند شد، غفلت برخی از تاریخ معاصر بود به طوری که فرخی یزدی را با فرخی سیستانی در ۱۳۰۰ سال پیش اشتباه میگیرند و زمانی که چنین اشتباهی میکنیم یعنی تاریخ را نمیشناسیم.
این هنرمند میگوید: از این رو احساس وظیفه کردم که با ساخت فیلم مستندی از زندگی این شخصیت برجسته استان این نقیصه را اصلاح کنم. وی با بیان اینکه ساخت این اثر بعد از ساخت مستند «عباس یمینی شریف» که با سالهایی از دوران جوانی فرخی یزدی در ارتباط بوده، کلید خورد، ادامه میدهد: امیدوارم به وظیفهام به درستی عمل کرده باشم.
تحقیق در اشعار شاعر
ظریف با تاکید بر اینکه فرخی یزدی یک مصلح اجتماعی بود، تصریح میکند: بدون انتظار هرگونه حمایت، تهیهکنندگی و کارگردانی این مستند را بر عهده گرفتم و پژوهشهای زیادی انجام دادم. وی اضافه میکند: با تحقیق در اشعار این شاعر معاصر متوجه شدم که کلمات و مضامین عشق، مرگ، آزادی و قانون در ادبیات فرخی یزدی بسیار به کار رفته است.ظریف میگوید: رمز ماندگاری این چهره و شخصیت برجسته، دوری کردن از دولتمردان زمانش بود؛ هر چند یزدیها در طول تاریخ دولتمردان خوشنامی داشتهاند اما در این مستند سعی شده است که دامان فرخی یزدی را به عنوان مصلح اجتماعی به مسائل سیاسی دولتی آغشته نکنم. این مستندساز با بیان اینکه ساخت مستند ۱۱۰ دقیقهای محمدفرخییزدی یک سال و نیم به طول انجامید، اظهار میکند: عمده ترین تاکید من در این مستند بر سه موضوع ازجمله دوختهشدن لب فرخی یزدی بود. وی ادامه میدهد: در این مستند همچنین به اولین ستون سفید که به نشانه اعتراض در روزنامه این شاعر به چاپ رسیده، توجهی ویژه شده است.
ظریف با بیان اینکه این نخستین بار در تاریخ مطبوعات ایران بود که روزنامهنگاری با زبان بیزبانی نسبت به ارتجاع و استبداد، در ستون سپید روزنامه اعتراض خود را اعلام کرد، میافزاید: بخشهایی از این مستند نیز به موضوع مزار این شاعر برجسته پرداخته که به رغم جستجوهای فراوان هنوز پیدا نشده است.ظریف میگوید: در این مستند به لایهای از تاریخ مشروطه، عملکرد خوب و بد حکومت قاجار و دوران رضاشاه پهلوی و مبارزات فرخی یزدی نیز پرداخته شده است. وی یکی از شاخصهای زندگی فرخی یزدی را اعلام شکایت «احمد شاه قاجار» اعلام میکند و میافزاید: احمدشاه در طول تاریخ ایران اولین شاهی بوده که حاضر شده با یک رعیت و روزنامهنگار در دادگاه حاضر شود.این هنرمند میگوید: ادبیات، شعر، مضامین و آرایههای ادبی و سطح فکری فرخی در این مستند به مخاطبان نشان داده شده است.
وی درباره تامین منابع مورد نیاز برای ساخت این مستند نیز میگوید: آرشیوی قوی برای ساخت این مستند در اختیار داشتم ضمن اینکه از صحبتهای «سهیل محمودی» شاعر آزاده، «علیرضا پورامید» منتقد موسیقی و شاعر، «محمدرضا موحدی» استاد دانشگاه و «محمدعلی اسلامی ندوشن» نیز استفاده کردم.
ظریف ادامه میدهد: مستند فرخی یزدی در قالب انیمیشن و نقاشی خط ساخته شده و نریشن متن آن را «مسعود رایگان» خوانده و تا یک ماه دیگر آماده پخش است. ۱۵ درصد این کار، انیمیشن، ۷۰ درصد آن بازسازی زندگی فرخی یزدی و مابقی مصاحبه با افرادی است که در خصوص وی اطلاعات دارند.
فرخی، آزادیخواه یزدی
یکی از پژوهشگران یزدی میگوید: فرخی یزدی در سالهای سیاه و سکوت مرگبار رژیم خودکامه پهلوی هم چون نوری درخشید.«حسین مسرت» میافزاید: فرخی دلی دریایی و ایمانی سرشار داشت و جز عشق به مردم و سرزمین ایران که ریشه در اعتقادات پاک مذهبیاش داشت به هیچ چیز نمیاندیشید. وی با تاکید بر اینکه این شاعر سیاسی چیزی جز حق نمیگفت، تاکید میکند: فرخی دلاوری بود که از دیار کویری یزد، پرچم حقجویی و آزادیخواهی را بر دوش گرفت و تا پایتخت خروشان مبارزات مردم حمل کرد.
وی ادامه میدهد: او در جوانی سری پرشور داشت و با حاکمان یزد در افتاد. دوختن لبهای حقگوی وی نشان از عزم تزلزل ناپذیرش دارد و چون یزد را برای پیشبرد آرمانش کوچک دید، به تهران رفت.
مسرت میگوید: این شاعر نخست در نشریات به روشنگری افکار از طریق شعر پرداخت و آن گاه با کمک دوستان، امتیاز دادنامه طوفان را گرفت. مسرت میگوید: زندانی شدنهای مکرر هم او را نترساند و فریاد آزادی سر داد تا آنکه حنجره حقگویش را در روز ۲۵مهرماه سال1318 بستند.
نمونهای از اشعار فرخی یزدی
آن زمان که بنهادم سر به پای آزادی
دست خود زجان شستم از برای آزادی
تا مگر بهدست آرم دامن وصالش را
میدوم به پای سر در قفای آزادی
فرخی ز جان و دل میکند در این محفل
دل نثار استقلال، جان فدای آزادی
هرگز دلم برای کم و بیش غم نداشت
آری نداشت غم که غم بیش و کم نداشت
در دفتر زمانه فتـد نامش از قلـم
هر ملتی که مردم صاحب قلم نداشت
در پیشگاه اهل خرد نیست محترم
هر کس که فکر جامعه را محترم نداشت
باآنکه جیب و جام من از مال و میتهی ست
ما را فراغتی ست که جمشید جم نداشت
انصاف و عدل داشت موافق بسی ولی
چون فرخی موافق ثابت قدم نداشت
او در شهریور ۱۳۰۰ شمسی در نقد قرارداد ۱۹۱۹ خطاب به لرد کرزن سیاستمدار انگلیسی میسراید:
لرد کرزن عصبانی شده است
داخل مرثیه خوانی شده است
ما بزرگی به حقارت ندهیم
گوش بر حکم سفارت ندهیم
…آخر ای لرد ز ما دست بردار
کشــور جم نشود استـعمــار
همشهری
بخش نظردهی بسته شده است..