در بر همین پاشنه می چرخد

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی اخبار یزدی ها( یزدی نیوز) صبح تاسوعای هرسال، شاهد نشست هم اندیشی نخبگان بافقی هستیم. نخبگانی که یا ساکن بافق هستند و یا نیستند. در هر حال از آنجاییکه تاسوعا و عاشورای هرسال فرصتی است تا به زادگاهشان برگردند، بهترین زمان برای تازه کردن دیدارهاست. و البته بهترین مکان "نشست هم اندیشی نخبگان بافقی" است. چندین بار گفته شده که خروجی این نشستها چیست؟! اما انگار پاسخ، یک جمله ساده است: تازه کردن دیدارها!

برای اینکه به این مسئله موشکافانه تر بپردازیم، اولین قدم، این سوال اساسی است: "نخبه کیست؟"  اگر به این سوال جواب داده شود، بسیاری از ابهامات نیز برطرف خواهد شد. همچنین به بسیاری از سوالات مانده در اذهان نیز پاسخ داده خواهد شد: چرا ما دعوت نشده ایم؟ مگر فلانی نخبه است؟ اصلا چه کسی اینها را نخبه می شناسد؟ چه کسی یا چه مرجعی این نخبگان را انتخاب کرده است؟ ملاک نخبگی چیست؟و ….

از دیدگاه بنیاد ملی نخبگان، نخبه به فرد برجسته و کارآمدی اطلاق می شود که اثرگذاری وی در تولید و گسترش علم، هنر، فناوری، فرهنگ سازی و مدیریت کشور محسوس باشد. از طرفی هوش، نبوغ و کارآفرینی وی موجب تسریع در رشد و توسعه علمی و اعتلای جامعه انسانی شود. بر اساس این تعریف تقریبا جامع و مانع، مهمترین عامل در انتخاب یک نخبه، "اثرگذاری مثبت" وی است. اثرگذاری در جهت اعتلای جامعه.

آیا می توان استاد دانشگاهی را که دانشجویانی با سطح علمی پایین تربیت می کند و بقول معروف کل درس ترمش حاوی جزوه ای ده صفحه ای با پنج سوال از پیش انتخاب شده است، یا نمره ی پایان ترم دانشجویش را بر اساس مقدار جوابی که داده و تعداد ورقه ای که سیاه کرده می دهد (نمره های معروف به متری و کیلویی) می توان به سبب اینکه دکترای فلان رشته را دارد، نخبه دانست؟ آیا می توان فرماندار یا شهرداری را به سبب این مناصب نخبه دانست حال آنکه در زمان فرماندار یا شهردار بودنشان، جامعه ی تحت مدیریت آنها، دچار خمودگی، فرسودگی، انفعال، پسرفت، تخریب، رکود و واماندگی اقتصادی و اجتماعی نسبت به دیگر جوامع همطراز بوده است؟ آیا می توان این گونه افراد را به سبب اینکه صرفا  زمانی منصبی داشته اند، فارغ از تاثیرات منفی شان، نخبه دانست؟

به نظر نگارنده ، بهتر است جواب این سوال، منفی باشد. کسانی که در زمان مدیریتشان نتوانسته اند یک جامعه سرحال، پویا، زنده و رو به جلو را به مدیر بعد از خودشان تحویل دهند، اکنون نیز شایسته ی مشورت نیستند، چرا که با افکار خود، با اظهار نظر و مشورت خود، با انتقاد خود، بازهم همان مسیر گذشته را پیشنهاد می دهند. بقول معروف باید در جواب این کهنه سربازان که در زمان دیده بانی خود، خواب بوده اند و گذشته ی قابل قبولی ندارند گفت: لم تقولون ما لا تفعلون؟ هرچند که اعتقاد دارم اکنون نخبگان راستین، باید از این سربازان بپرسند که چرا در زمان دیده بانی شان، خوابیده اند؟ نه اینکه اکنون مشورت بخواهند که چگونه دیده بانی کنیم!

دومین مسئله ای که باید به آن پرداخت این سوال است که چرا مسئولان از تصمیم گیری نخبگان بهره نمی برند؟ چرا در تصمیماتشان از نخبگان مشورت نمی گیرند؟ درست است که مثلا فرماندار شهری، در شروع به کار خود (و خوش بینانه تر اینکه بطور مستمر) به نخبگان احترام می گذارد، دعوت به مراسم می شوند، تقدیر و تجلیل می شوند، در جلسات حضور دارند، اما نکته اینجاست که در تصمیمات، جایگاهی ندارند. این مسئله ریشه ی بسیار عمیقی دارد که در این مقال و مجال نمی گنجد. تنها چیزی که می توان اشاره ای به آن داشت این است که چرا مسئولان ما، خود نخبه نیستند؟ از همان دست نخبه های اثرگذار.

حال که دولت تدبیر و امید دکتر روحانی، از پرداختن تمام وقت و تمام انرژی خود به تصحیح وجهه تخریب شده ی بین المللی ایران، فارغ شده و شکر خدا مسئله هسته ای، به فرجامی خوش رسیده است، وقت آن است تا به وعده ی های خود عمل کند. حامیان دولت تدبیر و امید، دو سال است که دندان به جگر نهاده و حضور بسیاری از مسئولان نالایق را تاب آورده اند.(همان مسئولانی که در ظاهر احترام نخبه می گذارند و در پنهان، به ریش همه ی نخبگان می خندند) .اکنون منتظرند تا رسیدگی به اوضاع داخلی، سرلوحه کار دولت قرار گیرد و تغییرات در ترکیب دولت، آغاز شود. این بار اما مسئولان باید از طیف نخبگان اثرگذار انتخاب شوند. همان نخبگانی که در تعریف صحیح آن می گنجند نه تعریفی که ظرف همان هشت سال معروف، کاملا وارونه اعمال شد.

تنها در این صورت است که پیشنهاداتی که در نشستهای نخبگان داده می شود، اولا بخاطر انتخاب درست نخبگان، بر اساس افکار افرادی خواهد بود که تاثیرات مثبت و رو به جلو در جامعه داشته اند و ثانیا مسئولانی که قرار است این پیشنهادات را لباس عمل بپوشانند، از آنجاییکه خود از طیف نخبگان اند، قطعا همگام و همراهند. مادامیکه نخبگان در مراسم ما، آنهایی هستند که در زمان توانایی و مدیریتشان، نه تنها آب نیاورده که سبوها را هم شکسته اند، و مسئولان ما آنهایی هستند که تنها در این مراسم حضوری دارند و دقایقی از دنیا و آخرت و عذاب و خدمت و وظیفه و مردم داد سخن می دهند و هزینه ی مراسم و ناهار میهمانان را متقبل می شوند، تنها خروجی نشست هم اندیشی نخبگان همان است که بود: "تازه کردن دیدارها!"

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

بخش نظردهی بسته شده است..