مرتضی حاجی:

هواداران دولت و اصلاح طلبان در انتخابات مجلس با یکدیگر همسو هستند

مرتضی حاجی مردی است که می‌توان ویژگی‌های یک وزیر را در او دید. شاید هم برای این بود که در دولت اول اصلاحات وزیر تعاون و دردولت دوم وزیرآموزش‌وپرورش شد.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی یزدی نیوزاز موسسان بنیاد باران نیز هست و استانداری مازندران و معاونت وزیر ارشاد را نیز در سابقه خود دارد. زمانی ‌که درباره اقدامات فانی، وزیر آموزش و پرورش، از او سوال می‌کنی، از آنجا که با سختی‌های کار او آشناست، در مقام دفاع برمی‌آید و اقداماتش را مثبت ارزیابی می‌کند. در بازار داغ خبرهای انتخاباتی که حتی خبر از سرلیستی مرتضی حاجی ازسوی اصلاح‌طلبان برای انتخابات مجلس در کنار محمدرضا عارف شنیده می‌شود، با او به گفت‌وگو نشستیم. با بیان اینکه ۲۰۰تشکل ثبت‌شده در وزارت کشور داریم، بازهم تشکیل احزاب جدید را نیک می‌داند، اما می‌گوید وقتی‌که این تعداد گسترش پیدا می‌کند میانگین قدرت سیاسی احزاب را پایین می‌آورد. در ادامه، گفت‌وگوی «بهار» با مرتضی حاجی، عضو بنیاد امید ایرانیان، را می‌خوانید:

چندی پیش سیاست‌های کلی انتخابات را مجمع تشخیص مصلحت نظام تدوین و تصویب کرد. با توجه به اینکه شما از شخصیت‌های حزبی بوده و سابقه‌کار تشکیلاتی دارید، توجه به نقش احزاب را در این سیاست‌های انتخاباتی تصویب‌شده چقدر پررنگ می‌بینید؟
دو مسئله وجود دارد. یکی مصوبات و موجبات قانونی و دیگری رفتاری که عملا اتفاق می‌افتد. معمولا در قوانین و مقررات مشکلی نداریم. قانون‌اساسی به‌صراحت تکلیف را معلوم کرده و قوانین عادی هم قوانین خوبی هستند و مشکلی ندارند، اما آنچه در‌عمل اتفاق می‌افتد این است که در اجرایی‌شدن قوانین برحسب سلیقه دولت‌ها تفاوت وجود دارد. در دولت فعلی نسبت به دولت قبل فضا برای کار و فعالیت حزبی و سیاسی خیلی بهتر شده است، اما با آنچه مورد انتظار است فاصله دارد.
دولت یازدهم در دو سال گذشته برای بازگشایی خانه احزاب تلاش فراوانی داشت که درنهایت این مهم اتفاق افتاد. راه‌افتادن مجدد خانه احزاب به روند توسعه سیاسی چه کمکی خواهد کرد؟
خانه احزاب مرکزی برای تبادل‌نظر احزاب با یکدیگر و با مسئولان سیاسی کشور است و می‌تواند همگرایی را در کشور بیشتر ایجاد کند. همان‌طور که رهبری امسال را سال همدلی و همزبانی دولت و ملت اعلام کردند خانه احزاب می‌تواند نقش موثری در افزایش همدلی و همزبانی داشته باشد. معاونت سیاسی اقداماتی برای راه‌افتادن خانه احزاب انجام داده است و انتخابات آن احتمالا تا چند وقت آینده برگزار خواهد شد. این مورد گام مهمی است که تعامل بین جناح‌ها و شرایط آن را فراهم می‌کند. تاکنون قدم‌های خوبی برداشته شده است. تمامی این موارد نسبی است؛ مثلا نسبت به دولت گذشته شرایط متعادل‌تر است، اما باید راه طولانی طی شود تا کار حزبی بتواند به عنوان یک باور پذیرفته شود و این باور شکل بگیرد که فعالیت احزاب به سود جامعه و کشور است و احزاب مخرب نیستند و اگر نقدی بر عملکردها داشته باشند، نقدی دلسوزانه برای اصلاح نواقص است و نه تخطئه و زیرسوال‌بردن و سیاه‌نمایی. این باور طی زمان ایجاد خواهد شد. اکنون قدم اولیه برداشته شده است و امیدواریم قدم‌های بعدی برای تحکیم این مبانی و تعمیق فرهنگ باور، گفت‌وگو و تعامل با یکدیگر اقدامات اساسی‌تری صورت بگیرد.
پس از روی‌کار‌آمدن دولت یازدهم گروه‌های مختلف سیاسی تلاش کرده‌اند که به صورت تشکیلاتی فعالیت‌های خود را سامان دهند. برخی از این گروه‌ها مانند «ندای ایرانیان» یا «اتحاد ایرانیان» نیز توانسته‌اند مجوز بگیرند. خاستگاه این تشکل‌های سیاسی کجاست و حضور آن‌ها در عرصه سیاسی چه تاثیری خواهد داشت؟
در دسته‌بندی‌های سیاسی به‌صورت عمده دو جریان اصلاح‌طلب و اصول‌گرا را داریم. دیگر تشکل‌ها به‌صورت نسبی به یکی از این دو گرایش دارند و بنا به اطلاع، بیش از ۲۰۰تشکیلات ثبت‌شده منطقه‌ای یا سراسری در کشور داریم. این امر از جهتی که فعالیت حزبی و تشکیلاتی را گسترش می‌دهد خوب است؛ اما از جهتی که این احزاب به‌دلیل تعداد کم اعضایشان نمی‌توانند احزاب قوی و تاثیرگذاری باشند خوب نیست. در زمان انتخابات ائتلاف‌هایی زیر چتر عنوان عمومی اصول‌گرایان یا اصلاح‌طلبان صورت می‌گیرد و رقابت به وجود می‌آید که تحقق آن ائتلاف زمان و حوصله فراوانی به خود اختصاص می‌دهد. این را که احزاب جدیدی متولد بشوند به فال نیک می‌گیرم و باید خوشحال بود که اشتیاق فعالیت سازمان‌داده‌شده در کشور در حوزه سیاسی و اجتماعی فراوان شود؛ یعنی مردم تمایل پیدا کنند به صورت سازمان‌یافته در عرصه‌های سیاسی و اجتماعی مشارکت داشته باشند. تولد احزاب جدید از این جهت که جمع جدید با اعتقاد به کار تشکیلاتی وارد فعالیت می‌شوند مثبت است، اما وقتی که این تعداد گسترش پیدا می‌کند و میانگین قدرت سیاسی احزاب را پایین می‌آورد از این منظر جای تامل دارد. راه‌حل خوبی است که برخی از این گروه‌ها که به یکدیگر نزدیک‌اند، صرف‌نظر از تفاوت‌هایی، به یکدیگر بپیوندند تا منسجم‌تر و پرقدرت‌تر فعالیت کنند؛ انسجامی که در زمان انتخابات به‌صورت موقت شکل می‌گیرد در طول زمان دوام داشته باشد و قدرت تاثیرگذاری تشکل‌ها را بیشتر کند.
همین احزابی که نام بردیم و دیگر احزاب کوچک چه نقشی و تاثیر مثبت یا منفی، در انتخابات آتی مجلس دارند؟
این احزب با مجموعه‌ای که از لحاظ فکری منتسب هستند همراه می‌شوند و به ائتلاف می‌رسند؛ چون مشخص است به‌تنهایی نمی‌توانند شانسی در موفقیت داشته باشند، مگر اینکه به دیگران بپیوندند. اختلالی ایجاد نمی‌کنند، اما ممکن است راه رسیدن به ائتلاف را سخت‌تر کنند؛ اما درنهایت اگر بخواهند توفیقی کسب کنند در قالب تشکل هماهنگ حاصل خواهد شد، نه به صورت انفرادی.
در حال حاضر اکثر کنش‌های سیاسی در راستای انتخابات آتی مجلس قرار دارد. شما به‌عنوان یک فعال سیاسی اصلاح‌طلب، برنامه اصلاح‌طلبان را برای مجلس آینده چگونه تعریف می‌کنید؟
به‌قولی فعالیت انتخاباتی به‌خصوص در شهرستان‌ها هیچ‌گاه متوقف نمی‌شود. افرادی که نامزد انتخابات مجلس باشند اگر رای نیاورند خانه‌نشین نخواهند شد و همچنان دیدارها و سخنرانی‌ها و حضورشان در جامعه و محافل هدفدار است و به‌سمت هدف انتخاباتی است؛ بنابراین از این منظر در سطح کشور منهای کلانشهرها همواره بویی از این تحرک انتخاباتی به مشام می‌رسد، اما تصمیم‌گیری نهایی برای نامزدهای که مورد تایید یکی از این دو جناح در انتخابات باشند نیاز به یک‌سازوکار هماهنگ‌کننده دارد و تا آنجایی که من اطلاع دارم در تلاش هستند که به این انسجام درونی برسند و تاکنون قدم‌های موثر برداشته‌اند. در انتخابات مجلس نامزد هر حوزه انتخابیه باید بین مردم همان حوزه انتخابیه مقبولیت داشته باشد. لذا اصلاح‌طلبان هم باید بکوشند ‌سازوکاری را تعریف کنند که مردم هر حوزه انتخابیه‌ای بتوانند نامزد موردنظرشان را قبل از رای‌گیری نهایی شناسایی بکنند تا انسجام در آرا برای او به وجود آید و تعداد نامزدها کاهش پیدا کند.
اصلاح‌طلبان تا چه اندازه در بحث ورود به انتخابات مجلس آتی مستقل از دولت یا طیف اعتدالیون عمل خواهند کرد؟
دولت که در انتخابات وظیفه اجرایی دارد و توقع مردم این است که آن وظیفه را به خوبی انجام دهد و بر موازین پایبند باشد و انتخابات بی حرف‌و‌حدیثی را برگزار کند. همچنین نظارت شورای نگهبان به‌گونه‌ای باشد که مردم احساس کنند انتخابات بدون مشکل برگزار شده است که مسلما در میزان مشارکت مردم نقش بسزایی خواهد داشت، اما اینکه اصلاح‌طلبان با دولت همکاری داشته باشند، زمانی‌که دولت از اصلاح‌طلبان بخواهد، این همکاری را خواهند داشت، اما ائتلاف به نظر نمی‌آید معنادار باشد. برخی مدیران دولتی احزابی دارند، یا اینکه دولت هوادارانی در سطح کشور دارد که خود اصلاح‌طلبان هم جزئی از آن هستند؛ یا حتی اصول‌گرایان معتدل از هواداران دولت هستند. اینکه هواداران دولت بخواهند با اصلاح‌طلبان همکاری داشته باشند و در یک راستا حرکت کنند شانس موفقیت را بیشتر خواهد کرد؛ برای اینکه در این زمان همه خواستار تقویت دولت اعتدال‌گرا بوده و مردم امیدوار هستند با پشتیبانی مجلسی که همین امیدواری را تقویت کند راه برای رفع مشکلاتی که دستگاه اجرایی با آن مواجه است هموارتر شود و همدلی و هم‌زبانی دولت و ملت تجلی بیشتری داشته باشد. این امر بسیار مثبت است که هواداران دولت در مجلس تعداد بیشتری باشند و مجلسی شکل بگیرد که دولت راحت‌تر بتواند اهداف خود را پیش ببرد.
 
جریان‌های نزدیک به احمدی‌نژاد نیز در عرصه سیاسی بسیار فعال شده‌اند و با تشکیلاتی مانند «یکتا» و همچنین راه‌اندازی میتینگ‌های سیاسی و ارگان‌های تبلیغاتی زیاد قصد دارند توجهاتی را ه خود جلب کنند. درباره نحوه حضور آنان در انتخابات آینده چه پیش‌بینی‌ای دارید؟
هر یک از مردم حق دارند از فرصت‌های قانونی برای ترویج رای و نظر خود ستفاده کنند و فرقی نمی‌کند که این فرد آقای احمدی‌نژاد باشد یا فردی دیگر. ایشان و دوستانشان حق دارند؛ منتها این مردم هستند که باید کارنامه آن‌ها را بررسی کنند که در هشت سالی که احمدی‌نژادی‌ها امور کشور را در اختیار داشتند، درآمدهای سرشاری که از نفت حاصل شده بود کجا هزینه شده است؟ چقدر به عمران، آبادی و تحقق آرمان‌های مردم کمک کرده است؟ چه اتفاقاتی در عرصه اقتصاد رخ داده است؟ تا چه اندازه شعارهای مبارزه با فساد درست عمل شده و تا چه حد برعکس نتیجه داده است؟ آیا مدیرانشان در سطوح مختلف اعمال غیرقانونی دستی داشته یا نداشته‌اند؟ این مسائلی است که مردم باید قضاوت کنند و قاضی نهایی آن‌ها هستند. نمی‌توان کسی را از فعالیت منع کرد مگر آنکه در دادگاهی به‌اتهام جرمی محکوم شده و شرایط اجرایی آن حکم چنین اقتضایی داشته باشد؛ بنابراین آقای احمدی‌نژاد و دوستان و همراهانش می‌توانند فعالیت کنند و امیدواریم که فعالیت‌هایشان قانونی باشد؛ زیرا  یارانشان نسبت به دیگران دل‌و‌جرات بیشتری در عملکرد فراقانونی دارند. ان‌شاءالله رقابت‌ها عادلانه و سالم باشد و نامزدها از تخریب یکدیگر بپرهیزند؛ از ارائه آمار و ارقام غلط و گمراه‌کننده که مردم را برای تصمیم‌گیری به اشتباه اندازد خودداری کنند و وعده‌هایی که به مردم داده می‌شود وعده‌های تحقق‌یافتنی و در حوزه اختیار نماینده مجلس باشد. اگر کسی با حفظ این اصول وارد عرصه انتخاباتی شد، خوش آمد.
فکر می‌کنید دولت روحانی در طول دوسالی که از عمر آن می‌گذرد درباره پایگاه‌های اجتماعی خود دچار ریزش شده یا با رویش و افزایش محدوده هواردان خود روبه‌رو بوده است؟
نمی شود گفت تغییر نکرده است اما مردم می‌دانند دولت با چه مشکلات موانعی برای تحقق برنامه‌هایش روبه‌رو است. امسال سخت‌ترین سال اقتصادی دولت است و هزینه‌ها و توقعات بالا رفته و امیدواری در مردم ایجاد شده است و دولت دارد سعی و تلاش خود را می‌کند؛ با موانعی روبه‌رو است و باید با صبر‌و‌حوصله آن‌ها را پشت‌سر بگذارد. امیدواری مردم هنوز پابرجاست و افکار عمومی همچنان حامی روحانی و دولت او هستند و مردم امیدوار هستند وعده‌های رئیس‌جمهوری، به‌خصوص در حوزه‌های معیشتی، درآمدی، سیاسی و اجتماعی، تحقق پیدا کند. آقای روحانی همچنان در بین مردم مقبولیت دارد و باید تلاش کرد هر کسی در هر حوزه‌ای که می‌تواند به تحقق برنامه‌ها کمک کند.
این سوال من درباره زمانی است که خود شما در کابینه دولت اصلاحات بودید. مهم‌ترین تفاوت کابینه دولت‌های هفتم و هشتم را با کابینه پس از خود در چه می‌بینید؟
در شروع کار دولت اصلاحات سندی برای سازماندهی به حوزه اقتصادی و مشابه آن در حوزه‌های فرهنگی و اجتماعی کشور تدوین و تصویب شد. این‌طور نبود که تصمیمات بداهه گرفته شود و اهداف منسجم و تعریف‌شده‌ای نداشته باشد. گمان می‌کنم حداقل با دولت پس از خود این تفاوت اصلی وجود داشت که تصمیم‌گیری‌ها براساس مطالعات اولیه و منشور مصوب دولت اتفاق می‌افتاد که در ذیل آن‌ها بحث کارشناسی انجام می‌شد. در دولت بعدی تصمیم‌گیری‌ها بیشتر فردی بود و آرا و نظرات اعضای دولت ملاک و مبنای برای تصمیم‌گیری اصلی نبود. در سخنرانی‌ها و جمع‌هایی که به‌طور طبیعی وجود داشت یا به‌طور مصنوعی ایجاد می‌شد وعده‌هایی داده می‌شد و آن‌ها به تصمیم تبدیل می‌شدند. این مورد بزرگترین تفاوتی است که می‌توانیم ببینیم. در صحنه بین‌المللی براساس اصل هم‌زیستی مسالمت‌آمیز و تنش‌زدایی از روابط بین‌الملل پیش می‌رفت و حرمت و موقعیت بین‌المللی کشور در آن دوره را نمی‌توان با هیچ دوره‌ای مقایسه کرد که رفتار متقابل سران کشورها با دولتمردان و مردم ما چگونه بود. خوشبختانه در دولت روحانی به یک ادبیات مناسب در رفتار بین‌الملل بازگشتیم. همین موضوع باعث شده است که کشور ما بتواند یک‌تنه در مقابل دیگر ابر قدرت‌های جهانی بنشیند و مذاکرات هسته‌ای را پیش ببرد. پایبندی دولت اصلاحات به ضوابط و قوانین از دیگر تفاوت‌های جدی است. آن دولت هرگز هیچ قانونی را زیر پا نگذاشت. رئیس دولت ترک کار نکرد؛ وعده بی‌مورد و عمل ناشدنی نداد. تورم را یک‌رقمی کرد و دولت بعد که قرار بود پول نفت را بر سر سفره‌های مردم بیاورد تورم را به حدود ۴۰درصد رسانید. در حوزه آموزش‌و‌پرورش که خود من مسئولیت داشتم دریافتی معلم‌ها نسبت به قبل حدود هشت درصد پیشی گرفت و تاثیر بسیار خوبی داشت. البته اعتراف می‌کنم که باید بیشتر از این‌ها می‌شد و کافی نبود، ‌ولی نسبت به دوره‌های قبل رقم خوبی بود. در دولت گذشته اقداماتی انجام شد که وزیر فعلی در حال درست‌کردن آن‌هاست. جذب بی‌رویه بیش از صد هزار نفر در آموزش‌و‌پرورش، با توجه به اینکه تعداد دانش‌آموزان روبه کاهش است؛ و اجرای شتابزده طرح( ۳ـ۳ـ۶) که به حذف دوره راهنمایی انجامید و به‌هم‌ریختگی ایجاد کرد، زیرا برای کلاس ششم ابتدایی معلمی تربیت نشده بود؛ حال دولت کنونی وظیفه سنگینی بر دوش دارد که این نابسامانی‌ها را به سامان برساند و به نقطه‌ای برسد که بتوانیم بعد از آن حرکت روبه‌جلو داشته باشیم.
در این مدت که دولت روحانی بر سر کار آمده است اعتراض معلمان را بسیار دیده‌ایم. از طرفی دیگر مجلس وزیر آموزش‌و‌پرورش را به استیضاح کشاند. این شرایط را چگونه تببین می‌کنید؟
در دوره وزارت من بر آموزش‌و‌پرورش نیز اعتراض‌های خیلی زیادی نسبت به دستمزد بود؛ زیرا این حقوق برای معلمان کافی نبود. دغدغه معیشتی بر کار معلم تاثیر می‌گذارد. این خواسته‌ای درست است، اما از آن طرف امکاناتی که در اختیار وزرات آموزش‌و‌پرورش قرار می‌گیرد کافی نیست و باید تدابیری اندیشید. یکی از این راه‌ها اقدامی است که آقای فانی انجام می‌دهند که به ساماندهی درست نیروی انسانی پرداخته است. متوسط نیروی انسانی به‌صورت نرمال به تعداد هر ۱۵دانش‌آموز باید یک نفر باشد، اما در کشورمان به‌ازای هر ۱۱نفر یک‌نفر است. باید برای نیروی مازاد کار جدید تعریف شود که بار هزینه‌ای آموزش‌و‌پرورش کاهش یابد و نظام پرداخت مناسبی داشته باشیم و سرمایه انسانی کشور هم فرصت خدمت شایسته داشته باشد. راه دیگر این است از منابعی خارج از بودجه دولت به آموزش‌و‌پرورش کمک کرد. خواسته معلمان این است که وضع معیشتی آن‌ها بهبود پیدا کند و تبعیضی بین دریافتی آن‌ها با دیگر کارکنان دولت نباشد. مجلس هم دراین‌باره سوالاتی داشت که با توضیحات وزیر
 قانع شد.
شما مدتی معاون وزیر ارشاد بودید. به نظر شما مهم‌ترین چالش‌های پیش‌روی جنتی، وزیر ارشاد، چیست؟
مسائل فرهنگی و آموزشی از حوزه‌هایی است که همه فکر می‌کنند در آن‌ها صاحب‌نظر و متخصص‌اند و نظر درست هم همان چیزی است که خودشان تشخیص می‌دهند. اختلاف و چالش اصلی در این حوزه‌ها مبانی تفکری و باوری است که طرف‌ها دارند؛ چون برداشت‌ها از مبانی متفاوت است بعضی تصور می‌کنند مثلا موسیقی آن‌گونه که اجرا می‌شود خلاف است و وظیفه خود می‌دانند جلوی خلاف را بگیرند. روشی هم که به کار می‌گیرند، همان است که خود تشخیص می‌دهند و بهترین آن‌هم استفاده از حوزه نفوذ و قدرتشان است. از راه منطقی بیان نظر وارد نمی‌شوند و چون می‌توانند افرادی را بسیج کنند از این راه وارد می‌شوند. همه حق دارند نظر بدهند منتهی باید حق قبول یا رد نظر را برای مسئولی که سازمان مربوط دارد قائل شوند. بیشترین چالش در حوزه فرهنگ و تعلیم‌وتربیت این است که مبانی تشخیصی و برداشت‌ها با یکدیگر متفاوت است. هر کسی می‌تواند در ابراز نظر خود آزاد باشد، اما این حق را ندارد که برای اعمال‌نظر خود از ابزارهایی که در اختیار دارد در غیاب مسئول اصلی که تصمیم‌گیرنده است، استفاده کند. روش توضیح‌خواستن از مسئول مربوطه هم در قوانین پیش‌بینی شده که در صورت تشخیص خلاف از آن طریق امکان اقدام هست.

بخش نظردهی بسته شده است..