امام جمعه ی فراجناحی ام آرزوست!

نماز جمعه یکی از احکام عبادی- اجتماعی اسلام است. احکام عبادی دو دسته هستند؛ یک دسته احکامی است که به‌صورت فردی انجام می‌شود، هر چند ممکن است نتیجه و آثار اجتماعی هم داشته باشد مثل روزه. روزه گرفتن یک عمل فردی است که انسان با امساک ورزیدن، خودسازی می‌کند.
نماز یومیه عبادتی است که هم می‌تواند به‌صورت فردی انجام شود و هم به شکل جمعی. اما رکن نماز جمعه برگزار شدن به صورت جماعت است و کسی نمی‌تواند به‌صورت فردی نماز جمعه بخواند. از آنجا که برای این عمل دستوراتی گذاشته شده مثل اینکه خطبه خوانده شود، مردم از راه‌های دور جمع شوند و مسائل مورد نیاز جامعه در خطبه‌ها مطرح شود، قطعا نماز جمعه شکل دیگری نسبت به سایر نمازهای جماعت دارد و به همین دلیل روی آن تاکید شده است. از این جهت نماز جماعت مثل حج است.

حج هم حالت اجتماعی دارد و مردم از اطراف و اکناف در یکجا جمع می‌شوند و در یک زمان خاص اجتماع جهانی می‌کنند. نماز جمعه هم به همین ترتیب یک رویکرد اجتماعی دارد. نکته دومی که در نماز جمعه قابل توجه است تعیین حریم برای نماز است. در فقه شیعه به ویژه تاکید شده که بین دو نماز جمعه حریم و فاصله مشخصی رعایت شود تا نمازگزاران پراکنده نشوند. برای نماز جماعت چنین حکمی وجود ندارد و در چند خانه کنار هم می‌تواند نماز جماعت برگزار شود.

نکته سوم خطبه‌هایی است که برای قبل از نماز تعیین شده است. از این طریق برای کسانی که می‌خواهند نماز بخوانند یک نوع آمادگی ایجاد می‌شود و از طریق امام جمعه تعلیماتی به نمازگزاران داده می‌شود. امام جمعه مسائل و نیازهای جامعه را بیان می‌کند. برای کارکرد نماز جمعه نیز یکسری دستورات و قوانین تهیه شده است. درباره نماز جماعت یومیه هر کسی می‌تواند امام جماعت باشد و سایرین هم به او اقتدا می‌کنند و لازم نیست کسی امام جماعت را تعیین کند. اما امام جمعه باید منصوب باشد و کسی او را انتخاب می‌کند.

فلسفه انتخاب امام جمعه این است که هر کسی نتواند در این جایگاه قرار بگیرد زیرا ممکن است در این جایگاه سوءاستفاده‌ها و بدرفتاری‌هایی صورت بگیرد. هر موضوع خوبی ممکن است کارکرد بد پیدا کند. در اسلام اهمیت دارد که چه کسی این نماز را برگزار کند و چه کسی خطبه‌ها را بخواند که این ناشی از اهمیت اجتماعی این نماز است. درباره نماز جمعه چند فلسفه با اهمیت دیگر هم وجود دارد که یکی از آنها فراگیر بودن نماز جمعه است. نماز جمعه به این دلیل که متعلق به مسلمان‌هاست نباید در آن خط‌های تفرقه‌افکن و اختلاف‌برانگیز باشد، در سیره ائمه می‌بینیم که با اینکه حاکمیت همراه فرهنگ اهل بیت نبود اما ائمه در نماز جمعه شرکت می‌کردند. نشان می‌دهد نماز جمعه یک امر انحصاری و به گونه‌ای نبوده که برای ائمه ایجاد محدودیت کند.

نماز جمعه نباید به‌گونه‌ای برگزار شود که برای یک قشر خاص باشد و به‌گونه‌ای تلقی شود که نماز جمعه تابلویی برای یک گروه خاص است. مورد دوم اینکه از آنجا که فلسفه نماز جمعه اتحاد و همدلی است نباید مسائل شخصی، جناحی و مسائل تفرقه‌افکن که زمینه‌های تشتت را فراهم می‌کند در آن مطرح شود. نکته سوم اینکه مشکلات اخلاقی و معنوی و مهم‌ترین مشکلاتی که جامعه درگیر آن است باید در نماز جمعه مطرح شود. مثلا امروز جامعه ما بیش از اینکه درباره عدم اجرای احکام و مناسک رنج ببرد از کمبود اخلاق رنج می‌برد.

توصیه به تقوا یکی از مهم‌ترین موضوعاتی است که در احکام به آن اشاره شده است. توصیه به تقوا یعنی گوشزد کردن مسائل اخلاقی. البته اگر مشکلاتی در حوزه فردی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و… وجود دارد باید در نماز جمعه مطرح شود و امام جمعه هم باید نسبت به آن آگاهی داشته باشد. اگر به این فلسفه نماز جمعه توجه شود می‌تواند فراگیر و در عین حال تاثیرگذار باشد. در عصر پیامبر (ص) هم نماز جمعه به این شکل بود. در ابتدای انقلاب هم نماز جمعه با این فلسفه برگزار می‌شد و قشرهای مختلف و حتی کسانی که اعتقاد زیادی به این مسائل نداشتند در نماز جمعه شرکت می‌کردند. من به یاد دارم که وقتی آیت‌ا… طالقانی نماز جمعه می‌خواند از طیف‌های مختلف در آن شرکت می‌کردند.

افرادی بودند که شاید در زمان دیگر نماز هم نمی‌خواندند اما در نماز جمعه شرکت می‌کردند زیرا می‌دیدند کسی از موضع مهر و محبت صحبت می‌کند. اگر نماز جمعه‌بیشتر به این شکل برگزار شود تاثیرگذارتر و مردمی است ‌و ایجاد محبت و پیوند می‌کند. اگر نماز جمعه‌ای تشکیل شود که جوانان در آن شرکت کنند و توانستیم مردم‌ بیشتری را که علاقه‌مند به معنویت و اخلاق هستند را به نماز جمعه بیاوریم، در این صورت هنر اصلی نماز جمعه پیاده شده است. به نظر من اگر ما می‌خواهیم نماز جمعه برگزار کنیم باید به اهداف، فلسفه و کارکردهای نماز جمعه بیشتر توجه کنیم، اگر اینگونه شود قطعا به آنچه که فلسفه تشریح این حکم است می‌رسیم. وجه مهم امام جمعه جاذبه است.

امام جمعه باید کسی باشد که مورد توجه و علاقه مردم باشد. امام جمعه نباید کسی باشد که مردم او را وابسته جریان خاصی بدانند. نماز جمعه‌ای که می‌خواهند به عنوان یک کانون اجتماع عمومی و ملی باشد باید جهت و سمت و سویی پیدا کنند که در آن اولا امام جماعت «مرضی الطرفین» باشد یعنی همه جناح‌ها آن را قبول داشتند، آقای طالقانی و دیگر ائمه جمعه ابتدای انقلاب اینگونه بودند. این افراد هم سعی می‌کردند که چنین نقشی داشته باشند و خود را وابسته به یک جریان و حزب و گروه نکنند. من به یاد دارم برای امام (ره) گزارشی تهیه کرده بودند و گفته بودند که فلان امام جمعه عضو حزب جمهوری اسلامی است. با اینکه امام حزب جمهوری اسلامی را تایید می‌کردند و سران آن را قبول داشتند اما گفتند امام جمعه نباید وابسته به یک حزب باشد. امام به آن فرد گفتند یا امام جمعه باش و از حزب استعفا بده یا از امامت جمعه استعفا کن. آن فرد گفت که می‌خواهد در حزب بماند در نتیجه از امامت جمعه برکنار شدند. ممکن بود امام جمعه متعلق به حزب و گروه خاصی هم نبود اما به عنوان یک انسان اشتباه کرده و نسبت به یک جریان موضع می‌گرفت. امام حتما در این موارد تذکر می‌دادند.

منبع: آرمان

بخش نظردهی بسته شده است..