گفتگو با شاهد عینی سرقت مسلحانه از اتوبوس شیراز – یزد

no-thumbs

چهارشنبه 28 مرداد ماه بود که خبری نه چندان عادی دهان به دهان میان مردم می چرخید که حاکی از سرقتی بزرگ از مسافران یکی از اتوبوس های مسیر شیراز به یزد بود. اگرچه شاهدان عینی از سهل انگاری راننده و رسیدگی نکردن 110 به تماس های گرفته شده سخن می گویند اما خبر چند خطی منتشر شده در روز حادثه این بود: "تعدا...

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی یزدی نیوزدر ساعت ۳ و ۵۵ دقیقه صبح ، خبر سرقت از مسافران اتوبوس شیراز به یزد در فاصله ۲۰ کیلومتری شهرستان ابرکوه، از طریق تلفن ۱۱۰ دریافت شد. با حضور سریع ماموران پلیس، در محل حادثه، مشخص شد سه نفر که از مقصد "شیراز" به عنوان مسافر داخل اتوبوس بودند پس از ورود به حوزه استحفاظی شهرستان "ابرکوه"، با تهدید اسلحه مقادیری طلا و وجه نقد مربوط به ۴ نفر از بنکداران طلای یزد را از داخل اتوبوس به سرقت می برند".

در ادامه این خبر خبرنگار بشارت نو در گفتگو با یکی از شاهدان عینی این سرقت که یکی از سرنشینان اتوبوس مذکور بوده، از او شرح ماجرا را جویا شد. این شاهد عینی که خواست نامش فاش نشود، چنین توضیح داد: حول و حوش ساعت ۳:۳۰ تا ۳:۴۰ دقیقه بامداد ۲۸ مرداد بود که از سر و صدای دعوای میان راننده و سارق مسلحی که با ماسک دندانپزشکی چهره خود را پوشانده بود، از خواب بیدار شدیم. وی سارقان را ۳ نفر، هرسه با قد کوتاه، دارای سنی حدود ۲۰ تا ۲۴ سال و با پوستی سبزه توصیف کرد و ادامه داد: یکی از این مسافران در زمان حرکت اتوبوس (ساعت ۱۲ نیمه شب)، با بیان اینکه از اتوبوس شرکت سیر و سفر جا مانده، درخواست سوار شدن در اتوبوس را می کند و راننده و کمک های او هم بدون رویت کارت شناسایی وی، اجازه سوار شدن او را می دهند. "بعد از حرکت اتوبوس ۲ سارق دیگر نیز، در اقدامی که به نظر هماهنگ شده می رسید، در میدان دروازه قرآن شیراز و بدون داشتن بلیط و ارائه کارت شناسایی سوار اتوبوس شدند. بعد از شهر فراغه که وارد استان یزد شدیم، یکی از این سارقان در جلوی اتوبوس، دیگری در وسط و سومی در آخر اتوبوس قرار گرفتند. فردی که جلوی اتوبوس بود سعی داشت با تهدید اسلحه راننده را مجبور به توقف کند که با مقاومت راننده مواجه شد و با سر و صدای ایجاد شده تمامی مسافران از خواب بیدار شدند". این شاهد عینی همچنین می گوید که راننده اتوبوس قصد داشته ماشین را به جایی که کمکی در دسترس باشد برساند اما سارقان با اقدام به شلیک گلوله سعی در ترساندن راننده و توقف اتوبوس داشتند که موفق نشدند و در نهایت با اسلحه کلت به صورت راننده کوبیدند و صورت راننده پر از خون شد و ماشین در تب و تاب افتاد و جایی ایستاد. او وحشت را جو غالب آن لحظات توصیف می کند و اظهار می دارد که با شلیک گلوله همه متوجه اهمیت ماجرا شدند. وی از ماجرایی جالب هم پرده بر می دارد. پس از توقف ماشین، سارقان به راننده می گویند که مکان جاسازی های خود را به آنان بگوید و از "لو دادن یا بالا کشیدن محموله قاچاقشان توسط راننده" و "جبران این کار او در این سرقت" حرف میزنند که به عقیده این شاهد عینی تمامی این حرف ها صحنه سازی بوده و هدف این سارقان ۴ مسافری بودند که مقادیر قابل توجهی طلا حمل می کردند. او می گوید: این ۴ بنک دار طلا در ردیف سوم و چهارم اتوبوس نشسته بودند و بعدا مشخص شد هفت کیلو و چهارصد گرم طلا به ارزش حدود ۷۵۰ میلیون تومان به همراه داشتند. به گفته این شاهد عینی، سارقان که به لهجه دهستان های استان فارس صحبت می کردند، به بهانه پیدا کردن جاساز راننده، شروع به گشتن وسایل مسافران کردند اما با رسیدن به کیف های برزنتی بنک داران طلا، جستجو را متوقف کردند. در این زمان به صورت واقعی یا به دروغ با موبایل به عده ای که پایین اتوبوس بودند، گفتند جاسازی در اتوبوس وجود ندارد و لزومی ندارد که آنها وارد اتوبوس شوند. سپس ضمن تهدید که سریعا اتوبوس به راه بیفتد و گرنه به مسافران شلیک خواهند کرد، کیف بنک داران را با خود بردند. بعد از خروج آنان اتوبوس به راه افتاد و مسافران با ۱۱۰ تماس گرفتند. پس از طی مسافتی وقتی وارد اولین میدان شهر ابرکوه شدیم، ماموران پلیس که منتظر ما بودند را دیدیم. او اشاره ای هم به شاگردهای راننده که در جعبه های پایین اتوبوس خوابیده بودند، می کند و می گوید بعدا متوجه شدند که این دو هنگام سرقت، با شنیدن سر و صدا بیدار می شوند و دو بار با ۱۱۰ تماس می گیرند اما ۱۱۰ به آنها می گوید که در حوزه استحفاظی آن مرکز پاسخگویی قرار ندارند و عملا این تماس بدون پیگیری می ماند. این گفته ها در حالی بیان می شود که در خبر منتشر شده در روز حادثه از "حضور سریع ماموران پلیس در محل حادثه" سخن به میان آمده است. شاهد عینی ادامه می دهد: البته انتخاب منطقه و زمان حمله توسط سارقان برنامه ریزی شده بوده است اما پیگیری نکردن ۱۱۰ جای تعجب داشت و امکان فرار را به سارقان داد؛ تصور می کنم اولین پاسگاه تا محل حادثه کمتر از یک و نیم کیلومتر فاصله داشت چون حادثه وقتی اتفاق افتاد که یک و نیم کیلومتر از فراقه فاصله گرفتیم. او می گوید که بعد از رسیدن به پاسگاه، ماموران ابتدا تحت تاثیر گفته های سارقان از راننده و سپس از سایر مسافران بازجویی کردند. با روشن شدن جزییات این حادثه مشخص شد که مانند سایر حوادث، یکی از دلایل به وقوع پیوستن آن اجرا نکردن قانون بود. شاید اگر مسافران فقط با ارائه کارت شناسایی اجازه سوار شدن در اتوبوس را می یافتند، سرقتی از اتوبوس شیراز-یزد انجام نشده بود که خواندن جزییاتش، امروز دقایقی وقت شما را بگیرد.

بخش نظردهی بسته شده است..