جای خالی منشور ملی مرمت

no-thumbs

در سال‌های گذشته بافت‌های تاریخی شهرهای تاریخی ایران یکی پس از دیگری از صفحه روزگار محو شدند. آنچه هم باقی مانده مانند بافت تاریخی شیراز در خطر نابودی قرار دارد. شاید بتوان گفت تنها بافت تاریخی شهر یزد است که تا حدودی دست‌نخورده مانده و اکنون یکی از جاذبه‌های گردشگری این شهر تاریخی به شمار می‌آید و ...

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی یزدی نیوزبا وجود این، چرا بافت تاریخی شهرهای ایران که از اساسی ترین نمادهای هویتی و ملی ما محسوب می شدند، یک به یک جلوی چشم مان فروریختند؟ چرا مردم جامعه ما ترجیح دادند بافت تاریخی و سنتی شهر را ترک و در خانه های جدید به سبک غربی زندگی کنند و این گونه انقطاع نسلی در معماری ما رقم بخورد؟ کارشناسان دلایل اجتماعی و اقتصادی متعددی در این زمینه بر شمردند، اما آیا ناتوانی در حفاظت، مرمت و احیای این بافت در این زمینه تأثیری نداشته است؟ در واقع ضرورت تدوین معیارهای مدون و چارچوب هایی که بتواند فعالیت های حفاظت، مرمت و احیای اماکن تاریخی را در مسیر درست هدایت و از اتلاف منابع، اعمال سلیقه های بی قاعده و ایجاد آسیب های جبران ناپذیر جلوگیری کند، یکی از مهم ترین اهداف اسناد و منشورهای مختلف بین المللی است. وظیفه این اسناد که توسط مجامع و نهادهای تخصصی تدوین می شود، اطمینان از مسیر درست فعالیت های علمی، آموزشی و حرفه ای بوده است.

اما آنچه در این منشورها آمده تا چه اندازه با حفاظت و مرمت آثار و بناهای تاریخی ما همخوانی دارد؟ دکتر علیرضا بهرمان، مدیر پژوهشکده هنرهای سنتی پژوهشگاه میراث فرهنگی، با تأکید بر این که وظیفه ما در قبال میراث فرهنگی حفاظت از آن چیزی است که به دست ما رسیده، می گوید: در این آثار تاریخی اصالتی وجود دارد که ما برای حفظ آن اصالت می کوشیم. بحث مرمت زمانی مطرح می شود که ما احساس کنیم وضع موجود نمی تواند پایدار باشد و در آن دخالت هایی انجام می دهیم تا طول عمر آن اثر یا بنا را تداوم بخشیم.

اسلوب های جهانی و ملی

بهرمان با بیان اینکه در بحث حفاظت و مرمت مجموعه اسلوب کلی جهانی وجود دارد که ناشی از خرد جمعی جهانی است و در کنوانسیون های جهانی مصوب شده، نمایندگان کشور ما نیز حضور داشته اند، می گوید: در کنار این اسلوب کلی، معماری ایرانی دارای برخی ویژگی ها و مشخصه های فرهنگی است که باید آنها را در حفاظت و مرمت آثار تاریخی خود لحاظ کنیم.

این مسائل در جزئیات است نه در کلیات. اینگونه نیست که همه آنچه در کنوانسیون های جهانی مصوب شده، اشتباه باشد و ما باید همه آنها را از اول بنویسیم. ما عقیده داریم که در مکان های مقدس شرایط مناسب برای زوار باید فراهم شود. در برخی از این مکان ها که تاریخی هم به شمار می آید مجبوریم شرایط جدیدی به وجود بیاوریم که شاید با برخی مصوبات کنوانسیون های جهانی منطبق نباشد.

به گفته او، ما می توانیم تبصره ها یا تک ماده هایی با عنوان منشور ملی مرمت تدوین کنیم که این جزئیات در آن لحاظ شده باشد.

بهرمان با اشاره به نهمین همایش مرمت که در ساری برگزار شد و او دبیر علمی آن بود، عنوان می کند: بحث ایجاد منشور ملی مرمت در این همایش مطرح شد و کارشناسان مختلف نظرشان را در این زمینه ارائه کردند. اینکه جایگاه منشورهای بین المللی در این منشور ملی مرمت کجاست و چه تفاوت هایی بین این ها وجود دارد و ما باید چه چیزهایی از منشورهای بین المللی حذف یا به آن ها اضافه کنیم تا منشور ملی مرمت به عنوان مجموعه ای از مقررات متناسب با کشور ما تدوین شود.

او اشاره می کند که متأسفانه تاکنون در این حوزه به اندیشه واحد نرسیده ایم؛ چراکه بحث هایی جدی در این حوزه مطرح نشده است.

بهرمان با بیان اینکه پژوهشگاه میراث فرهنگی به عنوان اتاق فکر سازمان میراث فرهنگی باید تولیت این امررا به عهده بگیرد، می گوید: اهالی دانشگاه و دست اندرکاران حوزه فرهنگ کشور نیز باید در تدوین آن همکاری کنند چرا که موضوع مرمت تنها یک بحث فنی نیست و مسائلی چون اعتقادات و ارزش های دینی و فرهنگی، زیبایی شناسی، اصالت و … در آن اهمیت دارد.

آرزوی دیرین

علی محمد سرداری، کارشناس ارشد مرمت آثار تاریخی نیز با بیان اینکه در ایران از بدو تاسیس نهادهای نوین متولی امر حفاظت از اماکن و آثار فرهنگی و تاریخی، تعیین معیارهای بومی متعلق به شرایط مکانی و زمانی سرزمین ایران، بر اساس ویژگی های هنری، تاریخی و فرهنگی آثار، یکی از آرزوهای دیرینه فعالان این عرصه بوده، اظهار می کند: این امر به دلایل مختلف از جمله وسعت آثار، کمبود منابع مالی و انسانی و … محقق نشده است.

به گفته او، بومی سازی حفاظت و مرمت آثار تاریخی از لازمه های این حرفه است. چراکه این موضوع در کنار علم و فناوری به روز دنیا، می تواند در حفظ و شناخت آثار تاریخی و فرهنگی کشور تأثیر بسزایی داشته باشد.

به گفته او برای حفظ، مرمت و احیای هر گونه اثر تاریخی، از یک نسخه خطی و کتاب گرفته تا تزئینات بنا و همچنین بناها و ساختمان ها و بافت های شهری و …، مهم ترین لازمه، شناخت و آشنایی با پیشینه تاریخی و فرهنگی آن است.

به باور او، یکی از شاخصه های آثار فرهنگی و معماری ایرانی، بوم آورد بودن آثار تاریخی است: «اکثر آثار شاخص تاریخی همه رنگ و بوی بوم آوردی را به همراه دارند. از این منظر، افراد محلی و استادکاران سنتی خود می توانند مهم ترین منبع اطلاعاتی برای حفظ این آثار باشند و اگر مرمت گران بخواهند فقط به دید علمی و روشمند با آثار هر منطقه ای برخورد کنند، بی شک در آینده مشکلات عدیده ای برای این آثار به وجود می آید.»

حفاظت یا مرمت؟

اشتباهی که در ایران رخ داده این است که conservation را به مفهوم مرمت تلقی کرده ایم در حالی که این اصطلاح به معنی حفاظت است و موضوع مرمت ذیل مفهوم restoration مطرح می شود و در منشورهای بین المللی مرمت در پس حفاظت قرار گرفته است.

در بحث نگهداری آثار تاریخی، حفاظت مقدم بر امور دیگر از جمله مرمت است. با وجود این، مرمت نیز گاهی به عنوان یک موضوع حفاظتی مطرح می شود. برای مثال بخشی از گنبدی که دچار تخریب شده، اگر ما آن بخش را بازسازی نکنیم و نبندیم، طبیعی است که با باران و توفان و … منجر به تخریب بیشتری می شود. اما گاهی تخریب بخشی از بنا در طول تاریخ نقش عمده ای در پایداری بنا ندارد. بنابراین ما باید از دخالت و دستکاری در این بنا خودداری کنیم.

کمیل انتظاری

بخش نظردهی بسته شده است..