کسب منزلت دورغین با چاپلوسی

 

گویند «کوزه هرچه پرآب تر سر و صدایش کمتر» این را آوردم که بگویم چاپلوس ها کوزه های  نیمه از آبی هستند که سر و صدایشان بیشتر از خودشان است. اما چاپلوسی تاکتیکی است که ریشه دیرینه در ایران دارد. امری رایج که در همه ادوار تاریخی ایران جای پای پررنگ آن را دیده می شود. برخی آن را بیماری رایج ایرانیان می دانند. نمونه آن دلقک های در دربار شاهان هستند که نقش و وظیفه چاپلوسی را داشتند. شعرا و نویسندگان  چاپلوس نیز در هر دوره تاریخ تا به امروز حضور داشته و دارند. و خب همه این چاپلوسی ها اگرچه سطحی بوده و عمیق نیستند؛ اما  امتیازات بسیاری را برای چاپلوس کننده به همراه داشته اند. آنها فهمیده اند که با چاپلوسی سریع می توانند به مقاصد خود دست یابند.

چاپلوس ها، بادنجان دور قابچین، چرب زبان ها  و… واژه هایی که این تاکتیک را تقویت می کنند. شاید شما هم در طول روز چاپلوس های بسیاری را در سطح جامعه در محیط کار، خانواده، جمع دوستان و مواردی از این دست می بینید و با تمام وجود رفتار آنها را لمس می کنید. اما در برخی از سیستم ها این امر به شدت پررنگ تر است. در سیستم کاری  بین کارمند و مافوق برای  یک روز اضافه کار، ماموریت، پست بالاتر، در سیستم دانشگاهی بین استاد و دانشجو بابت گرفتن نمره و در سایر سیستم های اجتماعی نیز به وفور می توان دید. به لحاظ روانی اگر نگاه کنیم چاپلوس ها از عزت نفس پایینی برخوردارند. به کمتر چیزی قانع می شوند و برای کم بهاترین چیز اعم از مادی و معنوی قانع می شوند. در واقع خوشحالی مضاعفی دارند. در رابطه چاپلوسی نظام برنده برنده بین طرفین حاکم است. چاپلوسی در محل کار نوعی در امان ماندن و کنار آمدن  از دستبرد قدرت حاکم است.

چاپلوس ها در فضای مجازی هم به وفور دیده می شوند. در لایکهای بی دلیل و نظرهای مدح کننده شان در زیر مطالب منابع قدرت، رهبران فکری، سوپراستارها و ستاره ها. نظرهایی که نه تنها سازنده و نقاد نیست بلکه مسایل و مشکلات را رویت ناپذیر کرده اند. برای نمونه به نظرهایی که در صفحه اینستاگرام برخی از مدیران استان گذاشته شده توجه کنید، ۴۴۶ لایک و تنها ۱۴ نظر و دریغ از یک مورد نظر نقادانه. حال انتظار داریم این مدیر چطور از نقاط قوت و ضعف عملکرد خود آگاه شود و آن را ترمیم کند؟!

در جوامعی که  افراد سطح شعور اجتماعی بالایی ندارند چاپلوسان با استقبال مواجه می شوند. دوستی  به نقل از بزرگان جامعه شناسی می گفت: جامعه ای که فرهنگ چاپلوسی بر آن حاکم است، اگرچه مسائل را در کوتاه مدت حل می کند اما با لاپوشانی معضلات، کاستی ها و مسائل بزرگ زمینه را برای کوتاه شدن عمر چیزها (نهادها، دولتها، انجمن ها، شرکتها و…) در یک جامعه فراهم می کند.

اما سوی دیگر چاپلوس، فردی است که چاپلوسی می طلبد و خب این عمل چاپلوس کننده و چاپلوس شوند محصول تعامل زیردست و فرادست است. شکلی بر آمده از ساختار روابط قدرت در جامعه. قدرتی که در وسیع ترین شکل آن در کلیه سطوح جامعه جاری است. لذا شما که چاپلوس نیستید پس جایگاهی در نظام تولید، ثروت و قدرت نخواهید داشت.

اگرچه گفته می شود هیچ کس فی النفسه چاپلوس نیست بلکه روابط و مناسبات است که افرادی را پاپلوس تر و افرادی دیگر را صادق تر می کند؛ اما آنچه هست اینکه در فرهنگ چاپلوسی نوعی توهم خوب بودن همه چیز ایجاد می شود لذا مسائل و مشکلات جامعه را نه تنها دیده نمی شود بلکه امکان حل و درمان ریشه ای هم پیدا نمی شود.

وقتی شایسته سالاری در جامعه نیست و راههای دسترسی به منزلت بسته است، فردیت رشد نکرده و توانمندی های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی افراد  نادیده انگاشته می شود؛  افراد هویت خود را هضم شدن در جمع یا اشخاص می جویند. در چنین جامعه ای افراد قادر به کسب موفقیت دلخواهشان با روش های بهنجار نیستند لذا دست به چاپلوسی می زنند. راهی کوتاه برای رسیدن به منزلت دروغین در اجتماع.
زهرا شاه شوازی /تابناک

 

منابع استفاده شده:
تابناک

بخش نظردهی بسته شده است..